102/9/4
7:0 ع
دلایل و درمان عرق کردن دست و پا
شاید شما هم این تجربه را داشته باشید که گاهی اوقات وقتی مشغول انجام کارهای روزمره هستید، کف دست ها و پاهای تان عرق می کنند. شاید این موضوع از نظر اجتماعی آزاردهنده باشد ولی خبر خوب این است که تعریق بیش از حد یا هیپرهیدروزیس را می توان با درمان کنترل کرد. در این مقاله به بررسی دلایل عرق کف دست و پا می پردازیم.
102/9/4
6:58 ع
راههای جلوگیری از ریزش مو در جوانان و نوجوانان
غلب افراد در طول زندگی خود ریزش مو را تجربه می کنند؛ اکثر افراد در بزرگسالی درگیر ریزش مو می شوند اما در موارد نادری برخی از افراد از نوجوانی متوجه ریزش موهایشان می شوند. ریزش مو برای همه تجربه تلخی است به خصوص اگر در دوران نوجوانی و جوانی اتفاق افتد؛ این اتفاق حتی می تواند بر روی عزت نفس افراد تاثیر زیادی بگذارد. به همین خاطر تصمیم گرفتیم محتوایی آماده کنیم و علل و راه های جلوگیری از ریزش مو در نوجوانان را بررسی کنیم.
برخی از علل بالقوه ریزش مو در نوجوانان به شرح زیر است:
آلوپسی آندروژنیک یک وضعیت ژنتیکی از ریزش مو است که هم در زنان و هم در مردان اتفاق می افتد و شایع ترین علت ریزش مو در مردان و زنان است.
ریزش مو در طاسی مردانه معمولا به شکل V، M یا U و یا طاسی تدریجی از جلوی سر رخ می دهد در حالی که طاسی زنانه معمولا به صورت نازک شدن تدریجی قسمتی از موها ظاهر می شود.
97/10/10
7:36 ع
کشفیات جدید درباره کشف فواید شکر چه می گوید؟ پزشکان دیگر شکر را به دلیل کشف جدید در مورد فایده آن جدی می گیرند ! پزشکان با انجام تحقیق بر روی شکر دریافتند که شکر می تواند یک روش درمان موثر برای درمان زخم هایی باشد که آنتی بیوتیک ها بر روی آن ها اثر ندارند و درمان زخم با شکر می تواند بسیار مفید باشد.
شکر باعث از بین بردن رطوبت زخم می گردد و در نتیجه از عفونت آن جلوگیری می کند
درمان زخم با شکر
موسی موراندو، زمانیکه در یک روستای فقیر در زیمبابوه در زمان کودکی زندگی می کرده است بعد از افتادن از صخره ها بر روی زخم خود شکر می گذاشته است. او در این مورد می گوید: در زمان کودکی به دلیل فقر، پدرم زمانیکه زخمی بر روی بدنم ایجاد می شد با اندک پول خود سریعا شکر خریداری می کرد و آن را بر روی زخم من می گذاشت و زخم به طور معجزه آسایی درمان می شد. او در سال 1997 این موضوع را کشف کرده بود. اما در ادامه می گوید: زمانیکه به عنوان پرستار در بیمارستان انگلیس شروع به کار کردم متوجه شدم که آن ها برای درمان زخم از آنتی بیوتیک استفاده می کنند و به این باور رسیدم که کار پدرم اشتباه بوده است!
در حال حاضر پزشکان به پیشنهاد موراندو برای درمان زخم با شکر چراغ سبز نشان دادند.
دیگر پیشنهاد مرندو جدی گرفته می شود. او که در حال حاضر استاد دانشگاه وولهرهمپتون در رشته پرستاری است. به دلیل تحقیق در این زمینه توانست موفق به کسب جایزه Journal of Wound Care(مجله مراقبت از زخم) شود.
بعضی از زخم ها مخصوصا در صورت عفونت با سختی با آنتی بیوتیک درمان می شوند.به همین دلیل می توانند از شکر برای درمان زخم استفاده کنند. در بسیاری از نقاط جهان مردم پول کافی برای خرید آنتی بیوتیک را ندارند. از این رو درمان زخم با شکر برای این افراد می تواند مثل یک معجزه باشد. البته که این درمان مخصوص به نواحی فقیر نشین نیست بلکه این درمان با سرعت هر چه سریعتر در انگلیس در حال تحقیق است.
شکر باعث خشک شدن زخم می گردد؟
مارانو به شما می گوید که برای بهبود زخم نیاز به پودر قند و یک باند دارید. برای این منظور مقداری شکر بر روی زخم بریزید و آن را با باند ببندید. شکر باعث از بین بردن رطوبت زخم می گردد و در نتیجه از عفونت آن جلوگیری می کند. این تحقیق در سرتاسر دنیا طرفداران زیادی پیدا کرده است. موراندو قصد دارد این تحقیق خود را در بیمارستان های انگلیس عملی کند ولی برای انجام آن به سرمایه گذار احتیاج دارد و شرکت های داروسازی نیز به دلیل منفعت نداشتن برای آن ها از او حمایت نمی کنند. در تحقیقات انجام شده توسط موراندو مشخص شد که زمانیکه غلظت شکر پایین بوده است، باکتری ها به سرعت رشد کرده اند اما با بالا بردن غلظت شکر باکتری ها محدود می شوند.
موراندو این آزمایشات را در زیمبابوه، بوتسوانا و لسوتو انجام داد. یکی از بیماران زنی بود که زخم بر روی پایش داشت و در این مورد می گوید: او می گوید 5 سال مداوم این زخم بر روی پای من وجود داشت و درمان نمی شد و دکتران قصد داشتند پای من را قطع کنند تا اینکه با موراندو در بیمارستان آشنا شدم او به من گفت که هر روز مقداری شکر بر روی زخم پاهای خود قرار دهم نتیجه باور کردنی نبود زخم پای من درمان شده بود! این مثال روش درمان شکر را به خصوص برای افرادی که قادر به مصرف آنتی بیوتیک نیستند، افزایش داده است.
آیا این درمان برای افراد مبتلا به دیابت نیز مفید است؟
موراندو مطالعات بالینی خود را بر روی 41 بیمار در انگلستان تکمیل کرد. نتایج آزمایشات او هنوز منتشر نشده است.یکی از سؤالات مورد پرسش از موراندو که در بسیاری از کنفرانس های ملی و بین المللی سخنرانی کرد، این بود که آیا ممکن است بیماران دیابتی که دچار زخم در ناحیه پاهایشان هستند نیز این روش اعمال شود؟
سطح گلوکز در خون بیماران مبتلا به دیابت باید کنترل شود و ریختن قند باعث افزایش سطح گلوکز خون نمی شود.در روش درمان با شکر، موراندو گفت که هنگامی که شکر بر روی زخم ریخته شود، میزان گلوکز خون افزایش نمی یابد او در این زمینه می گوید که درمان زخم با شکر نیز در بیماران دیابتی موفق بوده است.
استفاده از شکر در درمان زخم، روش بسیار قدیمی در کشورهای در حال توسعه است. دنیای پزشکی اهمیت و استفاده از شکر را در درمان زخم ها توسط موراندو آموخت و به تحقیقات در این زمینه نیز ادامه می دهند.
در درمان حیوانات نیز از شکر استفاده می شود !
موراندو گفت که در حالی که تحقیق در مورد انسان ادامه دارد، مورین مک مایکل، دامپزشک در ایالات متحده، چندین سال به همین روش بر روی حیوانات آزمایش کرده است او استدلال کرد که استفاده از شکر و عسل در درمان زخم های حیوانات در سال 2002 آغاز شد و عسل و ارتباط آن در درمان زخم حداقل به اندازه شکر موثر بوده است. با این حال، چون عسل گرانتر از شکر است، درمان شکر می تواند به توده های وسیع تر انجام شود.
چرا نباید شب ناخن بگیریم؟
ضرر و زیان های ناخن گرفتن در شب از افسانه های قدیمی است که در برخی جاها توجیهات به ظاهر علمی نیز برای آن ارائه شده است. ظاهر این افسانه در حدی بدوی و ساده لوحانه است که پرداختن به آن شاید لازم نباشد ولی با توجه به انعکاس نسبتاً زیادی که این خرافه اخیراً در بین شبکه های اجتماعی فارسی زبان پیدا کرده است ناچاریم به آن بپردازیم.
گرفتن ناخن ها در شب باعث از بین رفتن کلسیم ذخیره شده خواهد شد
در کشف دلیل علمی ممنوعیت ناخن گرفتن در شب گفته شده است
طبق تحقیقات اخیر دانشمندان مشخص شده که کلسیم اضافه بدن در ساعات پایانی روز در ناخن ها جمع می شود و از ناخن ها به عنوان انبار موقت کلسیم بدن استفاده می شود و این کلسیم اضافی در ساعات آغازین روز به گردش خون باز می گردد و مورد مصرف قرار می گیرد. گرفتن ناخن ها در شب باعث از بین رفتن این کلسیم ذخیره شده خواهد شد. همچنین کمبود کلسیم اولین آثارش در بینایی مشاهده می شود.
از کارهای مستحبی که دین اسلام بر آن تأکید می کند، گرفتن ناخن است به هر صورتی که باشد، البته بهتر است در روز جمعه باشد و از انگشت کوچک دست چپ آغاز و به انگشت کوچک دست راست تمام شود.
در نتیجه در هر وقت از شب یا روز باشد جایز است، و بنا بر جست و جویی که صورت گرفت، روایتی مبنی بر کراهت گرفتن ناخن در شب یافت نشد. پس دیگر بحث از علّت کراهت مطرح شده، معنا ندارد.
همچنین روایتی درباره به چاه انداختن ناخن یافت نشد. اما آنچه در روایات آمده این است که مستحب است بعد از چیدن ناخن، آن را دفن کرد.
شایعه ی مطرح شده مبنای علمی ندارد و علاوه بر اینکه کلسیم در ناخن ها ذخیره نمی شود مکانیزمی نیز برای ذخیره شدن این کلسیم در شب و بازگشت دوبارهی آن به بدن در روز وجود نداد. مشخص نیست هدف این شایعه پردازی چه بوده است ولی به احتمال زیاد توجیهی برای یک افسانه ی قدیمی است:
بر اساس یک افسانه ی ژاپنی ناخن گرفتن در شب می تواند به مرگ منجر شود، عمر را کوتاه کند و ارواح خبیثه را جذب کند. همچنین برخی اعتقاد داشتند که بخشی از روح شما در ناخن هایتان قرار دارد و گرفتن آن در شب باعث می شود بخشی از روح خود را در شب پر از ارواح خبیث آزاد کنید.
در قدیم به علت کمبود نور در هنگام ناخن گرفتن در شب ممکن بود به خود صدمه بزنند تقویت باور ممنوعیت ناخن گرفتن در شب می تواند بازی ماشین ریشه در زمانی داشته باشد که نور کافی در شب وجود نداشت و انسان ها از نور آتش و چراغ به عنوان روشنایی استفاده می کردند و ناخن های خود را با وسایل نوک تیز می گرفتند، کمبود نور و استفاده از این وسایل می توانسته است باعث شود انسان ها در هنگام ناخن گرفتن در شب به خود صدمه بزنند. همچنین در این حالت ممکن بود تکه های ناخن در غذای انسان بیفتد و مشکلاتی برای او بوجود بیاورد.
دیابت یا بیماری قند هنگامی بوجود می آید که هورمون انسولین - عامل تنظیم کننده قند خون - یا به اندازه کافی در بدن تولید نمی شود یا بافت های بدن به آن به درستی پاسخ نمی دهند.
دیابت نوع 1 یا دیابت نوجوانان، که نوعی بیماری خودایمنی است
در نتیجه سوخت و ساز قند در بدن مختل می شود و قند خون از حد طبیعی خود بالاتر می رود، و در نهایت علائم شاخص دیابت به صورت پرخوری، پرنوشی و پرادراری ظاهر می شود.
هورمون انسولین که از سلول های جزایر لانگرهانس در غده لوزالمعده به درون خون ترشح می شود، کارکردهای مختلفی در بدن دارد، و از جمله ورود قند را از خون به درون سلول ها تسهیل می کند تا سلول ها بتوانند برای تامین انرژی خود از آن استفاده کنند.
در صورت کمبود یا عدم تاثیر انسولین قند نمی تواند وارد سلول ها شود، در نتیجه قند خون بالا می رود. بالا رفتن قند خون علاوه بر ایجاد علائم حادی که در بالا به آن اشاره شد، در دراز مدت باعث آسیب رساندن به تقریبا هر عضو حیاتی بدن از جمله قلب، مغز، چشم، کلیه ها و ... می شود.
دیابت را بر حسب علت ایجاد بیماری به دو گروه تقسیم می کنند:
دیابت نوع 1 یا دیابت نوجوانان، که نوعی بیماری خودایمنی است و در نتیجه تخریب نابجای سلولهای مولد انسولین بوسیله دستگاه ایمنی بدن رخ میدهد. علت این بیماری که معمولا افراد را در سنین نوجوانی درگیر میکند، دقیقا مشخص نیست و علاجی هم برای آن وجود ندارد.
این بیماران مجبورند از همان ابتدا با تزریق انسولین خارجی کمبود این هورمون را در بدن رفع کنند و قند خود را در حالت عادی نگه دارند.
دیابت نوع 2 یا دیابت بزرگسالان معمولا در میانسالی بروز میکند و زمینه ارثی در ایجاد آن دخیل است. این نوع دیابت به علت مقاومت پیدا کردن سلولهای بدن به انسولین رخ میدهد.
لوزالمعده مبتلایان به این نوع دیابت انسولین تولید میکند، اما این مقدار آنقدر کافی نیست که سطح قند خون یا گلوکز را در حد عادی حفظ کند. یک عامل مهم در ایجاد مقاومت به انسولین و بالارفتن قند خون در این بیماران چاقی آنهاست.
دیابت نوع 2 نیز علاجی ندارد، اما کارهای مختلفی میتوان برای اداره درمانی و نیز پیشگیری از آن انجام داد. برای کنترل و جلوگیری از این بیماری باید رژیم غذایی سالم مصرف کرد، به مقدار کافی ورزش کرد و وزن خود را متعادل نگهداشت.
بیمارانی که این اقدامات در آنها موثر واقع نشود، معمولا تحت درمان با قرص های خوراکی پایینآورنده قند خون قرار می گیرند؛ البته ممکن است در درازمدت این قرص ها تاثیر خود را از دست بدهند و بیمار مجبور شود با تزریق انسولین قند خون خود را طبیعی نگهدارد.
کنترل دقیق دیابت و طبیعی کردن قند خون در هر دو نوع این بیماری می تواند باعث جلوگیری از بروز عوارض دراز مدت تهدید کننده حیات ناشی از آن شود و عمر طبیعی بیماران را تضمین کند. دیابت نوع 2 بسیار شایع تر از دیابت نوع یک است به طوری که 90 تا 95 درصد بیماران به نوع 2 دیابت مبتلا هستند.
97/10/10
7:31 ع
واقعیت راز طول عمر فرانسوی ها چیست؟.
فرانسوی ها با وجود اینکه آمار بالایی در سیگار کشیدن دارند، از جهت سلامت و عمر طولانی معروفند. متوسط طول عمر در کشور فرانسه، بالای 82 سال است، در حالیکه عمر متوسط آمریکایی ها 78 سال است. پیش بینی می شود در سال 2030 متوسط طول عمر زنان در فرانسه به 88.6 سال و برای مردان به 81.7 سال برسد.
در واقع کشور فرانسه از جهت طول عمر، حرف اول را در دنیا می زند. ضمنا فرانسوی ها کمترین آمار چاقی را در میان کشورهای توسعه یافته دارند، واقعا چرا؟ آیا رازی در سلامت و طول عمر فرانسوی ها وجود دارد که بتوانیم از آنها یاد بگیریم؟ فرهنگ این کشور چه نقشی در سلامت و عمر طولانی افراد آن دارد؟
وقتی کشوری را از جنبهی سلامت و بهداشت آن بررسی می کنیم، اولین چیزی که به آن می پردازیم رژیم غذایی است. عجیب است که فرانسوی ها به این معروف نیستند که از خوردن غذاهای ناسالم اجتناب می کنند.
یک عادت خوب دیگر فرانسوی ها این است که آگاهانه غذا می خورند
آنها کروسان تازه (نوعی نان شیرینی لذیذ فرانسوی)، پاستری، پنیر و شراب در حد متعادل مصرف می کنند، اما با وجود این ناپرهیزی ها همچنان آمار چاقی شان پایین است. نرخ چاقی در میان زنان فرانسوی، 24 درصد در مقایسه با آمار 33.7 درصدی در میان زنان آمریکایی است. جالب است این را هم بدانید که آمار چاقی بین سال های 2006 و 2015 در بیشتر کشورهای اروپایی بالا رفته اما طی همین دوره در فرانسه ثابت مانده است. پس فرانسوی ها باید جایی از کارشان واقعا درست باشد!
فرانسوی ها جور دیگری غذا می خورند
رستوران های فرانسوی برخلاف رستوران های آمریکایی که سهم غذا دو یا سه برابر حد استاندارد است، مقدار کمتری غذا سرو می کنند، و در بیشتر قسمت های فرانسه شما نمی توانید رستوران ها یا بوفه هایی را پیدا کنید که در ازای مقدار مشخصی پول شما را آزاد می گذارند تا هر چقدر می توانید بخورید! اصلا مفهوم ِ «هر چقدر دوست داری بخور» برایشان ناشناخته است! تاکید و توجه فرانسوی ها بیشتر روی کیفیت غذاست تا کمیت آن. همچنین آنها به نسبت کشورهای اروپایی دیگر، بیشتر غذاهای خانگی می خورند تا غذاهای فرآوری شده و بسته بندی شده.
یک عادت خوب دیگر فرانسوی ها این است که آگاهانه غذا می خورند. یعنی به جای اینکه حریصانه و تند تند غذا را ببلعند، هر لقمه را به خوبی مزه مزه می کنند و می جوند و نسبت به یک آمریکایی معمولی، لقمه های کمتری برمی دارند. این عادت بینهایت مفید و سالم است زیرا 20 دقیقه طول می کشد تا هورمون های اشتها به کار بیفتند و به شما بگویند دیگر سیر شده اید.
یک فرانسوی معمولی با حجم وعده غذایی که یک آمریکایی معمولی به آن عادت دارد، دچار ناراحتی معده و پریشانی خواهد شد! چون فرانسوی ها از همان دوران کودکی یاد می گیرند که مقدار مناسب غذایی که باید بخورند چقدر است و درست از همان سال های اولیهی زندگی، انتخاب ها و عادت های مناسب غذایی برایشان جا می افتد. مردمان فرانسه بلدند کمتر بخورند و بشقاب های پُر از غذا که باب میل دیگر کشورهای اروپایی است، مورد پسند فرانسوی ها نیست. آن ها هوشمندانه از چیزهایی که می خوردند لذت می برند!
دولت فرانسه اخیرا برای خنثی کردن افزایش آمار چاقی در این کشور، قدمی مجادله برانگیز برداشته است؛ آنها ریفیل های رایگان ِ (free refills) شربت ها و نوشابه ها و نوشیدنی های قندی را در امکان عمومی مانند رستوران ها و مدارس ممنوع کردند. این حرکت پتانسیل این را دارد که ریسک چاقی و سندرم متابولیک ناشی از نوشابه های گازدار و شیرین را کاهش بدهد. همچنین دولت فرانسه رای نوشیدنی هایی که حاوی قند هستند، مالیات گذاشته است. فرانسوی ها همچنان میزان متعادلی از قند به شکل پاستری و شکلات مصرف می کنند، اما سهمی که آنها مصرف می کنند کمتر از سهمی است که یک آمریکایی مصرف می کند.
زمانبندی تغذیه ای فرانسوی ها متفاوت است
مردم در دیگر کشورها اروپایی، کالری زیای از اسنک ها دریافت می کنند. یک آمریکایی در طول روز زیاد اسنک می خورد و معمولا بزرگترین وعده ی غذایی اش را شب می خورد. اما فرانسوی ها به طور سنتی عادت دارند ناهار مفصل و شام مختصر بخورند. ضمنا آنها معمولا بین وعده های اصلی چیزی نمی خورند. حالا این کار چه فایده ای دارد؟ شواهدی وجود دارد که نشان می دهد خوردن وعده های بزرگ تر قبل از عصر و سپس تا چند ساعت چیزی نخوردن می تواند پروسهی پیری را کُند کند.
روزه ی متناوب می تواند با کاهش آسیب میتوکندریایی که اندامک های تولید کننده ی انرژی در درون سلول هستند، پروسهی پیری را به تاخیر بیندازد. البته برای اعلام قطعی این موضوع هنوز به تحقیقات گسترده تری نیاز است اما چیزی که مشخص است اینکه استراحت دادن به بدن (تا چند ساعت چیزی نخوردن) می تواند مفید باشد.
فرانسوی ها کمتر می نشینند و بیشتر راه می روند
همهی ما می دانیم که فعالیت بدنی موجب افزایش طول عمر می شود و نشستن های طولانی مدت نیز عاملی برای مرگ و میر است. فرانسوی ها ذاتا فعال ترند و نسبت به آمریکایی ها در طول روز بیشتر راه می روند. در مطالعه ای تعداد قدم های روزانه ی افراد در چند کشور مورد مقایسه گرفت:
آلمان 6337 قدم
فرانسه 6330 قدم
بریتانیای کبیر 6322 قدم
آمریکا 5815 قدم
آمریکایی ها نسبت به برخی از کشورهای اروپایی، بیشتر می نشینند و کمتر راه می روند.
فرانسوی ها کلا عجول و شتاب زده نیستند
فرانسوی ها مثل آمریکایی ها زندگی شتاب زده و آشفته ندارند. آنها توقف می کنند تا گل رُزی را بو بکشند و با دیگران گفتگوهای واقعی دارند. این روحیه کمک شان می کند از استرس شان کم کنند و این برای سلامتی و طول عمرشان خوب است. فرانسوی ها برخلاف آمریکایی ها که در سال فقط دو هفته به مسافرت می روند، یک ماه به سفر میروند! در کشور فرانسه همه چیز سرعت کمتری دارد.
فرانسوی ها مثل آمریکایی ها زندگی شتاب زده و آشفته ندارند
ناهار خوردن هایی که دو ساعت طول می کشد، گشت و گذارها و تفریح های بدون عجله و اشتیاق به تجربه ی واقعی زندگی به جای هر روز با شتاب روز را به شب رساندن و... ، از عادت های فرانسوی هاست. می توانیم بگوییم فرانسوی ها به طور کل جامعه ای عاقل ترند. چه چیزی بهتر از حس کردن صداها و رایحه های اطراف و لذت بردن از زندگی؟!
حرف آخر
چیزی که می توانیم از فرانسوی های یاد بگیریم سبک زندگی آنهاست؛ رویکرد هوشمندانه تر نسبت به زندگی و آگاه بودن نسبت به چیزهایی که می خوریم، حرکت ها و رفتارها و انتخاب ها همه و همه می توانند راز طول عمر و زندگی سالم تر باشند.
97/10/10
7:30 ع
چرا باید به خلاقیت و نوآوری اهمیت زیادی داد؟.
نوآوری ها هیچ گاه نتیجه کار و کوشش و تفکر یک یا چند انسان با استعداد و نابغه نیستند، بلکه حاصل جمع مشارکت هزاران و حتی ده ها هزار نفرند که در زمینه خاصی فعالیت خاصی به عمل می آوریم، در التقاط و تجمع با نتایج کار دیگران در همان حوزه، تعیین کننده پیشرفت است.
نوآوری ها حاصل جمع مشارکت هزاران و حتی ده ها هزار نفرند
ضرورت و اهمیت خلاقیت و نوآوری
نوآوری ها هیچ گاه نتیجه کار و کوشش و تفکر یک یا چند انسان با استعداد و نابغه نیستند، بلکه حاصل جمع مشارکت هزاران و حتی دهها هزار نفرند که در زمینه خاصی فعالیت خاصی به عمل می آوریم، در التقاط و تجمع با نتایج کار دیگران در همان حوزه، تعیین کننده پیشرفت است. عدم تغییر و تحول را می توان نمایانگر انحطاط تدریجی تلقی کرد.
خلاقیت زمانی پا به عرصه وجود می گذارد که: فرد یا افرادی، سطح دانش زمان خود را درباره پدیده های طبیعی و یا خود انسان کافی ندانسته و خود را ناچار به بهره گیری از طیف وسیع تواناییها ببینند، تا فرارسیدن آن برهه از زمان که دیگر جستجوگری در جستجوی راههای تکمیل فنون باقی نماند، و یا آن لحظه که تحقیق برای ازدیاد سطح تولیدهای صنعتی به توفق درآمده و ضرورت جهاد ملی در راه دستیابی به خودکفایی و خودیابی در جامعه بین المللی، بی اهمیت تلقی شود، پیکار خستگی ناپذیر که در نهایت به نوآوری و تحول می انجامد، ادامه خواهد داشت و پایانی بر آن متصور نیست.
نوع بشر را هنوز می توان درگیر درنوعی تنازع بقا دانست که عمل سرنوشت ساز در آن، پیشرفت و تغییر و تحول در صنایع و فنون است و هرگونه وقفه ای در این زمینه، نتیجه یی جز شکست ببار نمی آورد.
حضرت سلیمان چنین فرمود: جایی که دوراندیشی نیست موجبات نابودی مردمان فراهم است.
فایده های خلاقیت یا نوآوری
نوآوری یا خلاقیت دست کم برای جامعه سه فایده دارد باعث افزایش رشد اقتصادی می شود، بهره وری را بالا می برد و باعث به وجود آمدن تکنولوژی، کالاها و خدمات جدید می گردد.
ما درباره این فایده ها بحث می کنیم، و به این موضوع می پردازیم که با استفاده از پدیده خلاقیت و نوآوری چگونه می توان اقدام به حل مسائلی کرد که در اثر تغیرات در محیط خارجی به وجود می آیند. رشد اقتصادی. یکی از دلایلی که اقتصاددانان به شرکت ها و سازمان های تازه تأسیس و کوچک توجه نمودند، این بود که این شرکت ها و سازمان ها موجب به وجود آوردن مشاغل بیشتری در سیستم اقتصادی آمریکا می شدند. در تحقیقی که در یکی از صنایع مهم آمریکا، یعنی صنعت الکترونیک انجام شد، مشخص گردید شرکت هایی که عمرشان بین پنج تا ده سال بیشتر نیست بیش از پنجاه برابر شرکت هایی که عمرشان به بیش از بیست سال می رسد افراد استخدام کرده اند.
نوآوری و خلاقیت باعث افزایش رشد اقتصادی می شود
به علاوه پژوهشگر دیگری به نام دیوید برچ برآورد نمود که در ایالات متحده آمریکا بیش از چهار پنجم مشاغل جدید به وسیله سازمانهای کوچک به وجود می آید، اصولا بهره وری به بهبود فنون یا تکنیک های تولید مربوط می شود و این کار، به نظر جان کندریک، از وظایف اصلی نوآوری یا خلاقیت است، البته با هدف پیشرفت یا شکوفایی سیستم اقتصادی .
دوکلید اصلی در افزایش بهره وری همانا تحقیق و توسعه و سرمایه گذاری در ماشین آلات جدید می باشند. با توجه به دیدگاه کندریک، رابطه ای نزدیک یا تنگاتنگ بین تحقیق و توسعه و برنامه های سرمایه گذاری وجود دارد و در هر دو مورد نوآوری و خلاقیت نقش اصلی ایفا می کند. ( استونر، فریمن، ص 340 و 341) سی درصد رشد اقتصادی متعلق به شرکت هایی است که بیش از پنج سال از عمرشان نمی گذرد. ولی این پژوهشگر اضافه می کند که هر شرکت کوچک تازه تأسیسی شغلی یا شغلهایی را به وجود نمی آورد.
سازمان هایی که باعث ایجاد شغل می شوند نسبتا تازه تأسیس تر می باشند. پس از تأسیس به سرعت فعال می شوند و در نخستین سالهای فعالیت خود یا دوره جوانی، رشد بسیار سریعی دارند و دامنه فعالیت خود را به سرعت به جاهای دیگر می کشند.
او همچنین دریافت که شرکتهای تازه تأسیس و مشاغلی را که به وجود می آورند بیشتر در زمینه بخش خدماتی سیستم اقتصادی است، نه در بخش تولیدی. واقعیت آینده در زمینه شتاب تغییرات اجتماعی و تکنولوژیک دلالت بر مفاهیمی جهت خانواده ها، موسسات آموزشی، بازرگانی، صنایع و دولت دارد.
حجم اطلاعات و مقدار آموزش لازم برای بدست آوردن مهارت های مورد نیاز جهت استفاده از این اطلاعات به سرعت افزایش خواهد یافت. همچنین همزمان باید در مورد تجدید نظر و بروز درآوردن اطلاعات و مهارتها اقدام گردد. وسایل پیچیده اتوماتیک برای کاربرد و انتقال داده ها لازم خواهد بود مثلا هم اکنون کامپیوترهای شخصی را می توان با قیمت های نازلی خریداری نمود. این واقعیت تغییرات بزرگی در نقش تدریس بوسیله والدین، مربیان، موسسات بازرگانی، صنایع و دیگر موسسات اجتماعی در برخواهد داشت.
نقش مربیان مدارس از سئوال کنندگان دروس، توضیح دهندگان مکرر کتب درسی و تصحیح کنندگان اغلاط، به مدیران تجارب یادگیری و تدوین کنندگان مهارتهایی مانند تفکر خلاق و حل مسائل، کار گروهی، تفکر میان رشته ای تغییر خواهد کرد. نقش های مشابهی توسط والدین، اداره کنندگان، و سرپرستان بازرگانی و صنعت و موسسات مشابه ایفاء خواهد گردید. در حقیقت به علت مواجهه شدن جوامع بشری با مسائل ناهنگامی فزآینده، وابستگی متقابل بین کشورها، تحلیل رفتن منابع طبیعی، سرعت فزآینده تغییرات و مسائل متعدد دیگر، نیاز به خلاقیت اجتناب ناپذیر است.(جی، خاتنا، 1978ص: 144)
دیگری ضرورت خلاقیت و نوآوری در سطح سازمانها است. قبل از مطرح کردن این نوع ضرورت بهتر است توضیحی در مورد فرق کالهای تولیدی و خدمات قابل ارائه داده شود:همانطوریکه تاس، درویست سیوتیس (Dervistsiotis, Kastas) می گوید فرقهایی بین کالا و خدمات وجود دارد که اهم آنها بشرح ذیل است:
1- خدمات در ارتباط نزدیک با کسانی است که آنها را ارائه می دهند در عین حال خدمات در حین ارائه مصرف می شوند (حمل و نقل، پزشکی، توریسم...)
2- خدمات را نمی توان ذخیره کرد و اگر در حین ارائه مصرف نشوند ضایع می گردند(صندلی خالی هواپیما)
3- خدمات را نمی توان در سرح وسیع استاندارد نمود حتی اگر بازده یک سیستم باشند مثلا خدمت ارائه شده یک دکتر به مریض با مریض دیگر تفاوت دارد بنابراین نمی توان در مورد خدمات کنترل کیفیت دقیقی اعمال کرد.
4- خدمات مانند بیشتر محصولات دارای تفاضاهای متغیر فصلی، هفتگی، روزانه و غیره است که احتیاج به برنامه ریزی و کنترل در سیستم ارائه دهنده آنها دارد بیشتر سیستمهای عملیاتی در عمل ترکیب یک پارچه ای از کالاها و خدمات را ارائه می کنند مثلا محصولات فیزیکی مانند اتومبیل با ارائه زیر سیستم های خدماتی تغییر و نگهداری و غیره کامل می گردند.( کاستاس، دورستیوت، 1982 ص:283)
بدین شکل می توان گفت که کالا و خدمات از نظر ماهیت یکی بوده ولی از نظر شکل ارائه و فرآیندکار متفاوت هستند. دانستن این تفاوت افراد و سازمانها را در جهت ایجاد زمینه های خلاقیت و نوآوری کمک می نماید در سازمان ها مجموعه ای از رفتارها و فعالیت ها انجام می شود که مرز دقیقی را بین آنها از نظر ابتدا یا انتهای فرآیند نوآوری نمی توان مشخص کرد ولی در کلیت لزوم نوآوری مورد تأیید سازمان ها می باشد. پاویت (Pavith) در سال 1979 استدلال کرد که نوآوری تکنیک و توسعه ی صنعتی به چهار دلیل زیر دارای اهمیت فزآینده هستند:
1- بدلیل رقابت موجود بین کشورهای مختلف در توسعه که یک دامنه ی وسیعی از کالاهای استاندارد شده را به عنوان برنامه های صنعتی سازی تولید می نماید.
2- در کشورهای پیشرفته مطلوبیت و ذائقه ی مصرف کنندگان و سطح هزینه به طور ثابتی در حال تغییر می باشد.
3- به دلیل اجبار در نظر گرفتن طرقی که مصرف انرژی و ملحقات آن را کاهش دهد زیرا منابع غیر قابل تجدید و نادر هستند.
4- در حوزه هایی مثل الکترونیک و بیوشیمی سرعت تغییرات تکنولوژیکی امکانات زیادی را برای تولید بوجود آورده است.در اغلب موارد سازمان ها کمتر به امر خلاقیت و نوآوری دست می زنند زیرا آن را تجارت ریسک داری می پندارند که باید از کار اصلی منحرف شده و به اموری که هنوز امتحان نشده اند پرداخته شوند.
هیچ کس نمی تواند برای رسیدن به یک نتیجه ی قطعی و هدف مشخص خلاقیت و نوآوری را طراحی می نماید یک مدیریت کارساز در مقام تصمیم گیری خود بایستی نوآوری را درک نموده و زمینه ی مساعد و بودجه ی لازم و پشتیبانی کافی را برای این امر تدارک ببیند.
هر سازمان دارای فرهنگ سازمانی خاص خود می باشد که مدیر و کارکنان از آن پیروی کرده و تغییرات سریع محیطی ایجاب می کند که سازمان ها این تغییرات را درک کرده و راه های مقابل با او را در پیش بگیرند در غیر این صورت محکوم به فنا هستند.
دی گرین (ADAPTIVE Dragambation DEGREEN, The) در نوشته ی خود با عنوان سازمان برازنده و شایسته بر این باور است که سازمانها باید حالت سازگاری به خود بگیرند سازمان خوب و شایسته آن است که محیط را درک کند . اطلاعات و آگاهی های بایسته را به سرعت آماده سازد سریع پاسخ دهد از تجربه ها بیاموزد و در طرح و ساخت خود بازنگری کنند.(دی گرین - 1982 ص:211)
روند رو به رشد تکنولوژی و رقابت فشرده در صنایع و سازمان های مختلف ضرورت خلاقیت و نوآوری را اجتناب ناپذیر گردانیده است و سازمان هایی موفق هستند که خود را با این روند تطبیق دهند در غیر این صورت محکوم به شکست می باشند.
نوآوری یک امر و نیاز زیربنایی زندگی انسان است. آنچنانکه بعضی ها فکر می کنند مشکل نیست. این موضوعی است که همواره در هر جا که می روم روی آن تاکید دارم، مسئله در نفس خود نوآوری نیست بلکه منظور این است که آیا شما می خواهید که نوآور باشید یا خیر؟
اگر شما به دقت به ابداعات و نوآوری های با ارزش دقت کنید مبنای خیلی از آنها را واقعا ایده های بسیار ساده تشکیل می دهند. اغلب هم نتایج بسیار ارزنده ای به همراه می آورند نوآوری ها در مدیریت و اداره شرکت ها نقش مهمی ایفا می کند.
نوآوری، ابداعات و اختراعات نقش بزرگی در تاریخ بشریت بازی کرده است. نوآوری و ابداعات با عزم، تصمیم و اراده یک شخص خلاق شروع می شود که سعی می کند با درهم شکستن ایده های معمولی و موجود در این عصر و زمان چیز جدیدی ارائه دهد یا بسازد.بنابراین من همواره تاکید کرده ام که خلاق بودن برای اشخاص بسیار با اهمیت است زیرا افراد خلاق، مبتکر و سازنده، به تاریخ شکل و به جهان جهت می دهند.
رشد خلاقیت با کاوش و بررسی وضعیت فعلی شروع می شود: « آیا من همه سعی خودم را به کار برده ام»؟ «آیا شرایط فعلی ایده آل است»؟ «آیا روش بهتری می توان یافت»؟ چنین سؤالاتی خلاقیت های پنهان و نهفته شما را بیدار و تحریک می کند و هرچه بیشتر کاوش کنید نتایج بهتری حاصل خواهد شد.
این باور و اعتقاد قلبی من است که جوانان وظیفه دارند در بهبود وضع موجودکوشا باشند و برای انجام چنین کاری خلاقیت لازم است. وقتی شما چیزی را از زاویه جدیدی می بینید نسبت به مسائل آن آگاه می شوید، این مسائل باید شما را در جهت پیشرفت و سازندگی پیش ببرند چون جوانان کمتر محصور قید و بندها هستند، طبیعتا در مقایسه با افراد مسن تر برای نوآوری حساس تر و آماده ترند.
چرا نوآوری مهم است؟
در عصر امروز که سرعت پیشرفت فناوری ها روز به روز در حال افزایش می باشد، سازمان ها برای بقا و رشد خود راهی جز منطبق کردن خود با تغییرات محیط پیرامون خود ندارند. موفقیت سازمان ها عمدتا ریشه در نوآوری دارد. مزیت رقابتی می تواند ناشی از اندازه، مالکیت دارایی ها و مانند آنها نیز باشد. اما این الگو (مزیت رقابتی بر خواسته از نوآوری) بیش از پیش به نفع سازمان هایی تغییر می کند که می توانند از دانش و مهارت های فناورانه و تجربه برای ایجاد نوآوری در محصولات خود (اعم از کالا یا خدمت) و نیز روش های توسعه و عرضه آنها استفاده کنند.
موفقیت سازمان ها عمدتا ریشه در نوآوری دارد
نوآوری نه تنها در سطح بنگاه، بلکه به شکلی فزاینده به عنوان رشد اقتصاد ملی اهمیت یافته است. بامول در کتاب اخیر خود گفته است: “تقریبا هر رشد اقتصادی بازی فوتبال که بعد از قرن هجدهم رخ داده به گونه ای در نوآوری ریشه دارد”. نوآوری در حال تبدیل به یک مولفه کلیدی در سیاست گذاری اقتصادی است؛ بطور مثال دفتر علم و نوآوری انگلستان نوآوری را موتور اقتصاد مدرن می داند که ایده ها و دانش را به کالا و خدمت تبدیل می کند. یکی از پایگاه های اینترنتی دولت استرالیا نیز چنین می نویسد: شرکت هایی که برای نوآوری سرمایه گذاری نمی کنند آینده خود را به خطر می اندازند و اگر به دنبال راه حل هایی نوآورانه برای مسائل نباشند، احتمال موفقیت کسب و کار آنها اندک است. ماهیت نوآوری به گونه ای است که اساسا به کارآفرینی مربوط می شود. مهارت کشف فرصت ها و خلق روش های جدید برای بهره برداری از آنها در کانون فرایند نوآوری جای دارد. کار آفرینان مخاطره جو هستند، اما هزینه پیشبرد یک ایده ناب و منافع بالقوه موفقیت در انجام کاری متفاوت را نیز در نظر می گیرند به ویژه اگر قرار باشد بازیگران فعلی بازی نیز وارد ماجرا شوند.
نوآوری آثار متعددی دارد. به عنوان مثال، شواهد تحقیقاتی حاکی از وجود همبستگی زیاد میان عملکرد بنگاه در بازار و توسعه محصولات جدید است. محصولات جدید به کسب و حفظ سهم بازار و افزایش سود آوری بنگاه کمک می کنند. برای محصولات بالغ تر و جا افتاده تر، رشد رقابتی فروش صرفا ناشی از توانایی عرضه قیمت های پایین نیست و عواملی زیاد به غیر از هزینه نیز در آن نقش دارند؛ از جمله طراحی، سفارشی سازی و کیفیت. در نهایت در عصر کوتاه شدن چرخه عمر محصولات، توانایی جایگزین کردن مستمر محصولات قدیمی با نسخه های جدید تر و بهتر، هر روز اهمیت بیشتری پیدا می کند. “رقابت در لحظه حاکی از فشار فزاینده به بنگاه ها، نه تنها برای عرضه محصولات جدید، بلکه برای عرضه سریع تر آنها نسبت به رقباست.
چرا نوآوری مدیریتی مهم است؟
چه چیزی است که شرکت هایی همچون جنرال الکتریک، ویزا و لینکوس را از بقیه متمایز میکند؟ محصول فوق العاده؟ بله. انسانهای فوقالعاده؟ بله. رهبران فوق العاده؟ اغلب. ولی اگر عمیق تر نگاه کنید دلیل اساسی تری برای موفقیت آن ها خواهید یافت: نوآوری مدیریتی.
در سال 1900، جنرال الکتریک مهم ترین اختراع توماس ادیسون، یعنی آزمایشگاه های تحقیقات صنعتی را تکمیل کرد. جنرال الکتریک قوانین مدیریت را وارد فرایندهای آشفته اکتشافات علمی کرد و طی 50 سال آتی بیشتر از هر شرکت دیگری در آمریکا موفق به ثبت پتنت شد و یا سیستم عامل لینوکس، بهترین نمونه برای مدیریت نوآوری در جهان امروز است: توسعه متن باز. تفکر متن باز با استفاده از گواهینامه های عمومی و ابزارهای تعاملی آنلاین اثبات کرده است که مکانیزمی موثر برای تولید محصولات فوق العاده توسط افرادی است که بصورت جغرافیایی در یک نقطه قرار ندارند.
نوآوری مدیریت در صورتیکه تحت یکی از این سه شرایط قرار بگیرد می تواند تاثیرات طولانی مدتی را از خود بر جای بگذارد: نوآوری مبتنی بر قوانینی باشد که بتواند شیوه های مدیریت را به چالش بکشد، سیستماتیک باشد و از فرایندها و متدهای مشخصی بهره ببرد و یا بخشی از یک برنامه ی اختراع و نوآوری در حال اجرا باشد.
بهره برداری از قدرت تفکر کارکنان در تویوتا
چرا برای خودروسازان جهانی (بالاخص آمریکایی!) تنگ کردن عرصه برای تویوتا اینقدر دشوار است؟ چرا که 20 سال است تلاش می شود قواعد مدیریتی رادیکال از قلب این شرکت خارج شوند. برخلاف رقبای غربی، معتقند که ارزش کارکنان شان بیشتر از چرخ دنده های بی روح ماشین است و می توانند نوآور، مشکل گشا و پیشگام در ایجاد تغییر باشند. تویوتا ابزارها، مهارت ها و مجوزهایی را در اختیار کارکنان عادی خود قرار می دهد که در آن ها امکان حل مشکلات حتی قبل از پدید آمدنشان را ایجاد می کند: اینچنین میشود که تویوتا سال به سال به شرکت سخت تری برای رقابت تبدیل می شود و این است قدرت مدیریت. هرقدر شیوهی مدیریتی در پیش گرفته شده خلاف عرف و متفاوت باشد، رقبا مجبور خواهند بود زمان بیشتری را برای کشف آن سپری کنند.
نوآوری مدیریت چیست؟
مدیریت نوآوری می تواند دوری از قوانین، فرایندها و شیوه های مدیریت سنتی و یا فرم های سازمانی مشتری محور که در شیوه ی مدیریت تاثیر می گذارند، تعریف شود. در بیان ساده: مدیریت نوآورانه شیوه انجام فعالیت های مدیریتی را تغییر می دهد، فعالیت هایی متدوال همچون:
نوآوری و خلاقیت بهره وری را بالا می برد
1- هدف گذاری و برنامه ریزی
2- انگیزه بخشی
3- هماهنگی و کنترل فعالیت ها
4- ارزیابی و تخصیص منابع
5- ایجاد و تقویت روابط
6- کشف و توسعه استعدادها
7- درک صحیح از میزان تقاضا و …
در سازمان های بزرگ تنها روش برای تغییر نحوه کار مدیران، بازآفرینی فرایندهای کاری آنان است. فرایندهای مدیریتی مانند برنامهریزی استراتژیک، بودجه بندی، مدیریت پروژه، استخدام و ترفیع، توسعه اجرایی، ارتباطات درون سازمانی، مدیریت دانش و … مواردی هستند که مدیریت را به فعالیتی روزمره تبدیل می کنند: اینجاست که نوآوری مدیریت این فرایندها را هدف قرار می دهد.
97/8/23
4:18 ع
تغییر ظاهر میوه ها و سبزیجات در قرون گذشته تا امروز
تفاوت شکل میوه ها و سبزیجات در گذشته و امروز
میوه ها و سبزیجات در گذشته شکل و شمایل متفاوتی داشتند و انسان ها به مرور زمان به روش های مختلف هم ظاهر و هم طعم شان را تغییر دادند. بیایید با هم نگاهی به گذشته میوه ها و سبزیجات بیندازیم.
هندوانه
این نقاشی قرن 17 از جیووانی استانچی هندوانه هایی را نشان می دهد که هیچ کس در دنیای مدرن تا به حال ندیده است. امروزه دانشمندها این میوه را طوری پرورش دادند که رنگ قرمزتر و طعم بهتری داشته باشد.
دانشمندها هندوانه را طوری پرورش دادند که رنگ قرمزتر و طعم بهتری داشته باشد
موز
مردم پاپوآ گینه نو و جنوبی شرقی آسیا ده هزار ساله که از طعم این میوه لذت می برند اما طعم و ظاهر این میوه با امروز خیلی فرق داشت. موزهای امروزی از ترکیب دو گونه Musa acuminata و Musa balbisiana به دست آمدند و طعم و ظاهر خیلی بهتری دارند.
طعم و ظاهر موز با امروز خیلی فرق داشت
بادمجان
نخستین بادمجان ها در چین رشد کردند و با بادمجان های امروزی خیلی فرق داشتند. تیغ دار، کوچک و به رنگ زرد یا آبی بودند. زمان زیادی طول کشید تا بادمجان ها را به شکل و طعم امروزی دربیاورند.
نخستین بادمجان ها در چین رشد کردن و با بادمجان های امروزی خیلی فرق داشتند
هلو
این میوه در گذشته ظاهر کاملا متفاوتی داشتند و بیشتر شبیه خانواده آلبالو بودن تا هلوهای امروزی. هلو نخستین بار 4000 سال پیش از میلاد توسط چینی ها کاشته شد و از آن زمان تا کنون طعم و ظاهرشون تغییر داده شد.
هلو نخستین بار 4000 سال پیش از میلاد توسط چینی ها کاشته شد
خیار
اجداد خیارهای امروزی تیغ دار و پر از هسته بودند. جالب تر از همه این که سمی هم بودند. در گذشته این میوه فقط به خاطر خاصیت درمانی کاشته می شد و هندی ها 6000 سال گذشته نخستین کسانی بودند که از این میوه مصرف می کردند.
اجداد خیارهای امروزی تیغ دار و پر از هسته و سمی هم بودند.
آووکادو
آووکادوها در هزاره سوم قبل از میلاد اهلی شدن و آزتک ها به آن می گفتند میوه جنگلی. آن ها فقط از هسته میوه برای درست کردن دارو استفاده می کردند. ناگفته نماند که آن زمان 80 درصد این میوه را هسته اش تشکیل می داد.
در هزاره سوم قبل از میلاد از هسته آووکادو برای درست کردن دارو استفاده می کردند
گوجه فرنگی
اولین گوجه فرنگی ها شبیه آلبالوهای کوچک و تیره رنگ بودند. این میوه اولین بار در آمریکای جنوبی رشد کرده در حالی که اروپایی معتقد بودند گیاه سمی هست و از آن به عنوان گیاه زینتی استفاده می کردند.
گوجه فرنگی اولین بار در آمریکای جنوبی رشد کرده بود
97/8/23
4:16 ع
توضیحات کامل درباره SQ (هوش اجتماعی) و فواید آن
هوش یک توانایی ذهنی است که نقشی بسیار کلیدی در زندگی ما ایفا می کند. شاید تصور کنید تنها افرادی که مهارت بالایی در حل مسئله دارند و بهتر می توانند حساب و کتاب کنند باهوش هستند؛ اما این فقط یک بُعد از مجموعه 10گانه هوش است.
مغز ما گستره وسیعی از توانایی ها را دارد که هر کدام در بخشی از زندگی به کمک مان می آید. یکی از این جنبه های حیرت انگیز مغز، مربوط به بخشی است که «هوش اجتماعی» نامیده می شود. هوش اجتماعی در لحظه هایی معنا می یابد که تعامل با دیگران و آدم های پیرامون مان شکل می گیرد. لحظه هایی شاید کوتاه که گاهی تاثیراتی عمیق بر زندگی ما می گذارند.
پس مهم است درباره هوش اجتماعی بیشتر بدانیم تا با پرورش و مدیریت اش، از آن بهترین استفاده را ببریم. خبر خوب این که بخش وسیعی از هوش اجتماعی اکتسابی است و این طور نیست که تغییر ناپذیر باشد. اگر شما هم به روابط اجتماعی خود اهمیت می دهید، در پرونده امروز زندگی سلام می توانید کلید موفقیت در آن را بیابید.
هوش یک توانایی ذهنی است که نقشی بسیار کلیدی در زندگی ما ایفا می کند
هوش اجتماعی چیست و از چه حرف می زند؟
آگاهی و مهارت
هوش اجتماعی یا social quotient که به اختصار SQ خوانده می شود، میزان مهارت ما در ایجاد، حفظ و گسترش ارتباط هایمان است. کسانی که هوش اجتماعی بالایی دارند بهتر می توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند. هرچه گرایش افراد به برون گرایی بیشتر باشد، هوش اجتماعی بالاتری هم دارند.
اما این لزوما به معنی برخورداری از تمام مهارت های هوش اجتماعی نیست. گاهی در کمال شگفتی می بینیم بعضی افراد با بهره هوشی متوسط و امکانات ساده، در روابط اجتماعی موفق تر از تیزهوش ترین افراد عمل می کنند. در تحقیق روی 95 درصد از کسانی که در دهه 1940 میلادی، دانشجوی دانشگاه هاروارد بوده اند و اکنون به میان سالی رسیده اند، معلوم شد تیزهوش ترین دانشجویان آن سال ها در مقایسه با دانشجویان متوسط، نهتنها در عرصه اجتماعی موفق تر نبودند، بلکه حتی از نظر درآمد و کارایی هم در وضعیت پایینی قرار داشتند.
دانشمندانی همچون «دانیل گلمن» معتقدند IQ می تواند تعیین کننده پیشرفت علمی و موفقیت حرفه ای افراد باشد اما سهم آن در موفقیت زندگی20درصد است. این موضوع نشان می دهد ما برای موفقیت در جامعه به چیزی بیشتر از بهره هوشی نیاز داریم.
یعنی شاید بهترین مکانیک یک کارخانه باشیم ولی به دلیل نداشتن هوش اجتماعی، هرگز سرکارگر خوبی نشویم. دنیای مدرن امروز مناسبات پیچیده ای دارد که موفق عمل کردن در آن ها مستلزم مهارت های گسترده تری است. هوش اجتماعی یکی از این توانایی هاست و کسب مهارت های آن کمک بزرگی به زندگی اجتماعی ما می کند.
محتوای هوش اجتماعی در دو مقوله گسترده جای می گیرد؛ یکی «آگاهی اجتماعی» یا آن چه درباره دیگران حس می کنیم و دیگری «مهارت اجتماعی» یا عملی که بر اساس این آگاهی انجام می دهیم. آگاهی اجتماعی احساس اولیه ما درباره حالت درونی طرف مقابل و درک آن ها در موقعیت های اجتماعی است. اما این درک به تنهایی یک رابطه موثر را به وجود نمی آورد، بلکه با تکیه بر این درک و استفاده از مهارت های اجتماعی است که می توان یک رابطه صحیح و سالم را پدید آورد. در ادامه مطلب، پنج گام پرورش هوش اجتماعی را باهم مرور می کنیم.
چگونه هوش اجتماعی خود را تقویت کنیم؟
گام اول: همدلی
آگاهی اجتماعی مجموعه ای از همدلی اولیه، هماهنگ سازی، درک همدلانه و شناخت اجتماعی است. همدلی اولیه نوعی همدلی ذاتی و غریزی است که در آن علایم عاطفی غیرکلامیِ دیگران را به صورت ناخودآگاه دریافت می کنید. ممکن است شخصی نتواند احساسات خود را به زبان بیاورد اما نمی تواند مانع ارسال علایمی مانند لحن صدا یا حرکات چهره خود شودکه بیان کننده احساس اوست.
حتی هنگامی که تلاش می کنید احساسات خود را سرکوب کنید، عواطف راهی برای بروز خود پیدا می کنند. مجموعه این علایم، همدلی اولیه شما را با دیگری شکل می دهد و برای هماهنگ شدن با طرف مقابل آماده تان می کند.
آگاهی اجتماعی مجموعه ای از همدلی اولیه، هماهنگ سازی، درک همدلانه و شناخت اجتماعی است
گام دوم: هماهنگی
مهارت گوش کردن، نقش مهمی در هماهنگ شدن افراد با یکدیگر ایفا می کند. اگر شما به جای گوش سپردن به طرف مقابل، شروع به تک گویی کنید، در واقع بدون توجه به نیازهای دیگری تنها در حال پاسخ گویی به نیازهای خود هستید. این مانع هماهنگی صحیح شما می شود. اگر بتوانید به درستی با طرف مقابل تان هماهنگ شوید، یک گام در روابط خود به جلو حرکت کرده اید.
گام سوم: درک همدلانه
هماهنگ شدن با دیگران، درک همدلانه ای به شما می دهد که مهارتی بنیادی در هوش اجتماعی به حساب می آید. این درک همدلانه با همدلی اولیه متفاوت است. در این مرحله، شما قادر هستید احساسات، افکار و مقاصد طرف مقابل را درک کنید.
گام چهارم: شناخت
چهارمین جنبه از آگاهی روابط بین فردی، دست یابی به شناخت اجتماعی است. کسانی که در این حیطه ماهر هستند با آگاهی از ساز و کار دنیای اجتماعی و این که دنیا عملا چگونه کار می کند، می دانند در بیشتر موقعیت های اجتماعی چه رفتاری از آن ها انتظار می رود.
گام پنجم: دست یابی به مجموعه ای از مهارت
حال که موفق به تکمیل آگاهی های اجتماعی تان شده اید، به مجموعه ای از مهارت های اجتماعی نیاز دارید. این مهارت ها شامل هماهنگی و انطباق، ابراز وجود، اثرگذاری و ابراز توجه است. سازگاری و انطباق موجب از بین رفتن اصطکاک در برخوردهای بین فردی می شود.
اگر نتوانید به درستی با دیگران منطبق شوید، به تدریج تعاملات اجتماعی تان کمرنگ می شود. برای سازگار شدن لازم است در درک آنیِ نشانه های غیرکلامی ماهر باشید و بدون نیاز به فکر کردن بازی آنلاین فکری ، به راحتی بر اساس این درک عمل کنید. نشانه های غیرکلامی سازگاری و انطباق، گستره وسیعی از حرکات مانند یک لبخند ساده یا سر تکان دادن به موقع را شامل می شود. پس از سازگاری و انطباق، به مهارت ابراز وجود نیاز داریم.
وقتی در یک رابطه بتوانید خود را به نحوی موثر معرفی کنید یعنی توانسته اید به درستی از مهارت ابراز وجود استفاده کنید. با بهره گیری از قابلیت اثرگذاری می توانید در هر گفت وگویی نتیجه ای سازنده به جای بگذارید. افراد توانا در به کارگیری قابلیت اثرگذاری، برای هدایت اعمال خویش بر آگاهی های اجتماعی خود اتکا می کنند.
به طور مثال موقعیت هایی را که در آن نادیده گرفتن برخی اشتباهات به سود رابطه تمام می شود، به خوبی می شناسند. در نهایت لازم است که در برخوردهای اجتماعی روزمره تان با اهمیت دادن به نیازهای دیگران، از خود توجه نشان دهید. ابراز توجه، سنگ بنای مشاغل مرتبط با امدادگری و کمک به دیگران از جمله پزشکی و مددکاری اجتماعی است. ابراز توجه نشان دهنده دلسوزی و غمخواری فرد است.
موقعیت هایی که هوش اجتماعی به کمک مان می آید
انسان یک موجود اجتماعی است و حتی اگر درون گرا باشد، بههرحال ناچار از برقراری ارتباط سالم، مفید، سازنده و بی تنش با اطرافیان است. حتی می توان گفت بخش مهمی از لذات معنویِ روزانه ما، در معاشرت های دلپذیر با دوست، رفیق، همکار و همسایه تجربه میشود. در دنیای امروز، یکی از مهم ترین سرمایه های هر آدم، دوستان و لینک های قوی ارتباطی اوست و تمام این ها به دست نمی آید مگر با بهره مندی از هوش اجتماعی.
البته این توانایی مانند یک شمشیر دو لبه است و طرف تاریکی هم دارد؛ یعنی شاید کسانی با تسلط بر این هوش، بتوانند احساسات و تشخیص ما را به چالش بکشند و حتی گاهی فریب مان دهند. به طور مثال در سال 1980 میلادی هنگامی که «رونالد ریگان» از طرف حزب جمهوری خواه نامزد شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شده بود، به همراه دیگر نامزدهای انتخاباتی در یک گفت وگوی تلویزیونی شرکت کرد.
در قسمتی از گفت وگو قبل از آن که ریگان صحبت خود را به آخر برساند، میکروفن او را قطع کردند. ریگان بلافاصله از جا برخاست، میکروفن دیگری برداشت و با لحنی خشمگین گفت: "من برای این جلسه پول پرداخت کرده ام. برای این میکروفن پول داده ام." جمعیت حاضر در استودیو این رفتار جسورانه وی را -به ویژه از این نظر که او به ملایمت و خوش رفتاری شهرت داشت- به شدت تشویق کردند.
ریگان با استفاده از مهارت ابراز وجود که زیرمجموعه ای از هوش اجتماعی است، توانست شرایط را به نفع خود تغییر دهد. بعدها این لحظه را به عنوان یکی از نقاط عطف رقابت وی دانستند و مشاور انتخاباتی او اعتراف کرد این صحنه به ظاهر خودجوش، از قبل طراحی شده بود تا چنان تاثیری را بر جای بگذارد.
اگر نتوانید به درستی با دیگران منطبق شوید، به تدریج تعاملات اجتماعی تان کمرنگ می شود
مغز هم از روابط اجتماعی ما حمایت می کند!
مغز ما ساختاری اجتماعی دارد و برای ایجاد ارتباط و پیوند با دیگران طراحی شده است. علم عصب شناسی کشف کرده است مغز انسان به گونهای است که او را به یک موجود اجتماعی تبدیل می کند. مغز اجتماعی مجموعه ای از ساز و کارهای عصبی است که روابط ما با دیگران را تنظیم و هماهنگ می کند و افکار و احساسات ما را درباره آن ها شکل می دهد. نتایج مطالعات یک تیم تحقیقاتی به رهبری دانشمندان رشته کامپیوتر دانشگاه کاردیف نشان داد، افزایش سریع اندازه مغز انسان در دو میلیون سال اخیر به دلیل تمایلات افراد برای همکاری با دیگران صورت گرفته است.
ما حتی در عادی ترین تماس های روزمره مان ناخودآگاه وارد یک رابطه صمیمانه مغز به مغز می شویم که به ما کمک می کند تا بر دیگران تاثیر بگذاریم و از آن ها تاثیر بگیریم. هرقدر ارتباط ما از نظر عاطفی با دیگری قوی تر باشد، تاثیرگذاری دو طرفه مان نیز بیشتر است.
این روابط تا حد شگفت آوری نه فقط بر رفتار و عملکرد ما، بلکه بر اوضاع داخلی بدنمان نیز تاثیر می گذارد. روابط عاطفی روحیه بخش می تواند تاثیر مثبتی بر سلامتی ما داشته باشد، در حالی که روابط منفی به تدریج بدن مان را مسموم می کند. این کارکرد مغز در واقع به دلیل سازگاری انسان با طبیعت برای بقا شکل گرفته است.
97/8/23
4:14 ع
منظور از ضربان قلب و نبض انسان چه چیزی است؟
آیا نبض همان ضربان قلب است؟
نبض بدن شما همان ضربان قلب شماست، یا به عبارتی تعداد دفعاتی است که قلب شما در یک دقیقه می تپد. میزان تپش قلب در دقیقه از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
زمانی که استراحت می کنید، نبض شما آرام تر بوده و زمانی که ورزش می کنید نبض شما سریعتر می زند. حال ببینیم چگونه نبض را اندازه بگیریم؟ آیا نبض در همه جای بدن وجود دارد؟ آیا نبض زیر شکم نشانه بارداری است؟
فرق ضربان قلب و نبض بدن چیست؟
آیا نبض همان ضربان قلب است؟ ضربان قلب تعداد دفعات انقباض قلب در هر دقیقه است که با نماد bpm نمایش داده می شود.
ضربان قلب را می توان به صورت دقیق از طریق قفسه سینه با استفاده از فرستنده های مانیتور ضربان قلب یا الکترودهای الکتروکاردیوگرافی (EKG) اندازه گیری نمود.
اما نبض در واقع، پالس مکانیکی جریان خون عبوری از رگ هاست که بواسطه انقباض قلب در هر دقیقه ایجاد می شود.
نبض، پالس مکانیکی جریان خون عبوری از رگ ها که بواسطه انقباض قلب در هر دقیقه ایجاد می شود
ضربان نبض نرمال چیست؟
ضربان قلب معمولی معمولا بین 60 تا 100 ضربان در دقیقه است. لذا ضربان قلب شما ممکن است متفاوت باشد. کودکان ضربان قلب سریعتر و بیشتری نسبت به بزرگسالان دارند.
حداکثر ضربان قلب هم، به طور متوسط، به بالاترین ضربان قلب شما می گویند. برای محاسبه حداکثر ضربان قلب قابل پیش بینی خود می توانید از فرمول زیر استفاده کنید:
سن خود-220= حداکثر ضربان قلب
ضربان قلب معمولی معمولا بین 60 تا 100 ضربان در دقیقه است
چگونه نبض بدن را بگیریم؟
شریانها در مچ دست و گردن نزدیک به سطح پوست قرار می گیرند و باعث می شود که گرفتن نبض بدن در این نقاط بسیار آسان باشد.
در اینجا گام های ساده ای توضیح داده می شود که به کمک آن می توانید ضربان را در مچ دست اندازه بگیرید. به این نبض بدن، نبض شعاعی هم گفته می شود.
دست خود را بچرخانید به طوری که کف دست بالا قرار بگیرد.
دو انگشت دست دیگر را به آرامی در شیار ساعد قرار دهید. پایین تر از پایین مچ دست با فاصله یک اینچ در امتداد پایه مچ.
در صورتی که موقعیت دستتان درست باشد باید بتوانید ضربان قلب را حس کنید.
وقتی که موقعیت دستتان درست باشد باید بتوانید ضربان قلب را حس کنید
نبض را همچنین می توانید بر روی گردن با استفاده از دو انگشت به روش مشابهی اندازه بگیرید. به آرامی انگشت خود را در شیار نرم دو طرف نای قرار دهید و نبض را حس کنید.
این ها نبض هایی است که از طریق یکی از شریانهای کاروتید عبور می کند. این ها شریان ها، رگ های اصلی هستند که از قلب امتداد می یابند.
زمانی که نبض بدن را پیدا کردید:
از یک ساعت یا کرنومتر استفاده کنید. یا این که چشمتان به یک ساعت باشد.
در طول یک دقیقه یا 30 ثانیه، تعداد ضربه های نبض را بشمارید.
تعداد نبض ها در یک دقیقه میزان استاندارد ضربان قلب را تعیین می کند. همچنین می توانید این عدد را با دوبرابر کردن تعداد نبض ها در طول 30 ثانیه به دست آورید.
چند جای بدن نبض دارد؟
علاوه بر دو قسمتی که بیان شد و می توانید از طریق آن نبض بدن را بگیرید، جاهای دیگری از بدن هم هستند که می توان از طریق آن نبض بدن را گرفت ولی سخت تر هستند. این محل ها عبارتند از:
پشت زانو
داخل آرنج هنگامی که بازوی کشیده می شود
کشاله ران
شقیقه یا گیجگاه سر
قسمت بالایی یا درونی پاها
اندازه گیری ضربان در حین ورزش
ضربان را می توان از طریق قسمت نرم گوش و با استفاده از یک ضربان سنج حاوی حسگر فوتوسل ( که به نام فوتورفلکتنس یا مانیتور سنسوری مادون قرمز نیز معروف است ) اندازه گیری کرد. اما به دلیل تغییر در نور محیط، دستگاه های ضربان سنج زیاد قابل اعتماد نیستند.
علاوه بر این، آنها نسبت به حرکات بدن حساس هستند و در حین ورزش شدید نمی توانند دقیق باشند. این شاید به دلیل حرکات دستگاه در طول ورزش باشد شاید هم به دلیل این باشد که خون به صورتی هموار بدون داشتن فواصل زمانی مشخص در رگ های باریک نرمه گوش حرکت می کند.
ضربان را می توان از طریق قسمت نرم گوش و با استفاده از یک ضربان سنج اندازه گیری کرد
لمس کردن، روش دقیقی برای دریافت ضربان قلب ورزشی نیست. اگر فردی می خواهد کنترل ضربان قلب خود را به صورت دستی اندازه بگیرد، باید بلافاصله پس از توقف ورزش این کار را انجام دهد چرا که ضربان قلب بعد از این که بدن ریکاوری می کند رو به کاهش می رود.
نبض پلک
پریدن پلک چشم یک اسپاسم تکراری و ناخواسته از عضلات پلک است که اغلب در پلک بالایی رخ می دهد، اما می تواند برای هر دو پلک هم صورت گیرد. برای اکثر افراد، این اسپاسم ها بسیار خفیف هستند و مانند پلک های ملایم احساس می شود. اسپاسم ها معمولا هر چند ثانیه یا هر یکی دو دقیقه رخ می دهد.
نبض پلک پریدن پلک چشم یک اسپاسم تکراری و ناخواسته از عضلات پلک است . اسپاسم بازی آنلاین آرایشی پلک ها ممکن است بدون علت قابل شناسایی رخ دهد. از آنجایی که آنها به ندرت نشانه ای از یک مشکل جدی هستند، علتش معمولا مورد بررسی قرار نمی گیرد. با این وجود، ممکن است دلایلی داشته باشد که برخی از آن ها می تواند به صورت زیر باشد:
سوزش چشم
کشش پلک
خستگی
کمبود خواب
تمرین فیزیکی
عوارض جانبی دارو
استرس
مصرف الکل، تنباکو یا کافئین
نبض معده و شکم
شما احتمالا در گردن یا مچ دست خود نبض احساس کرده اید اما آیا تا بحال نبض معده یا شکم را هم حس کردید؟ در حالی که این می تواند هشدار دهنده باشد، اما معمولا جای نگرانی نیست و احتمالا فقط نبض تان را در آئورت شکمی حس کرده اید.
آئورت شریان اصلی است که خون را از قلب به بقیه بدن منتقل می کند. این رگ از قلب شما شروع می شود، به سمت پایین و مرکز سینه رفته و سپس به شکم می رود. طبیعی است که بعضی اوقات جریان خون را از این رگ اصلی حس کنید، اما گاهی هم می تواند نشانه شرایط حادتری باشد.
آئورت شریان اصلی است که خون را از قلب به بقیه بدن منتقل می کند
برخی اوقات احساس نبض در شکم، می تواند نشانه بارداری باشد. همچنین زمانی که شما زیاد می خورید، بدن نیاز دارد تا کار بیشتری انجام دهد که غذا را هضم کند. برای همین نیاز دارد تا خون بیشتری به بدن منتقل شود. لذا می تواند به همین دلیل هم باشد.
علاوه بر این، اگر شما دراز بکشید و زانوهایتان را بلند کنید نیز ممکن است ضربان رگ را در سمت شکم خود نیز احساس کنید. و این هم بخاطر افزایش جریان خون به سمت شکم باشد. این شرایط کاملا نرمال است و به محض این که بلند شوید درست می شود.
نبض تخمدان
پیش از هرچیز باید مطمئن شوید که ضربانی که حس کرده اید از تخمدان است یا خیر. چرا که اعضای زیادی در این بخش هستند، مانند روده و معده و .. اما در صورتی که از تخمدان باشد، می تواند بخاطر زمان تخمک گذاری باشد که برخی از زنان در حدود اواسط چرخه، کمی احساس خارش می کنند، یا برخی هم بعضا احساس درد می کنند. در صورتی که این مورد از بین نرود، لازم است که با پزشک خود مشورت نمایید.
95/12/7
6:54 ع
آب و لیمو و 12 مزیت منحصر به فرد و بازی جراحی سلامت
مانند ستاره ها و مدل ها روز خود را با نوشیدن یک لیوان آب و لیمو شروع کنید آب و لیموی ناشتا می تواند بهترین دوست رژیم غذایی شما باشد و اگر می خواهید وزنتان کاهش پیدا کند آب لیمو را با آب یخ بنوشید
1. آبلیمو می تواند به کاهش وزن کمک کند
مانند ستاره ها و مدل ها روز خود را با نوشیدن یک لیوان آب و لیمو شروع کنید.
95/4/6
12:15 ع
گام هایی برای جلوگیری از سکته مغزی جدید
فشار خون بالا و دیابت خطر ابتلا به سکته مغزی را بالا می برد
صرف نظر از سن و سابقه خانوادگی، سکته مغزی یک بیماری اجتناب ناپذیر است؛ اگر عوامل خطر مرتبط با آن کنترل نشوند.
با این حال پیشنهادهایی برای معکوس کردن خطر ابتلا به سکته مغزی وجود دارد:
کنترل فشار خون: فشار خون بالا یک عامل خطر بزرگ برای ابتلا به سکته مغزی هم در زنان و هم در مردان است و خطر بروز آن را دو تا 4 برابر بیشتر می کند. کنترل فشار خون بالا و نگه داشتن آن در حالت ایده آل، کمتر از 80/120 برای پیشگیری از سکته مغزی ضروری است. کاهش نمک در رژیم غذایی به کمتر از 1500 میلی گرم در روز، اجتناب از غذاهای پرکلسترول مانند همبرگر، پنیر و بستنی، خوردن 4 تا 5 وعده میوه و سبزی در روز، مصرف دو تا سه وعده ماهی در هفته و چند وعده روزانه غلات کامل و لبنیات کم چرب، انجام روزانه 30 دقیقه ورزش، ترک سیگار، و در صورت نیاز مصرف داروهای فشار خون، برای کنترل فشار خون ضروری است.
از دست دادن وزن: چاقی و عوارض مرتبط با آن از جمله فشار خون بالا و دیابت، خطر ابتلا به سکته مغزی را بالا می برد. اگر شما اضافه وزن دارید، این را بدانید که از دست دادن 10 پوند وزن و یا حتی کمتر از آن می تواند تاثیر واقعی در کاهش خطر ابتلا به سکته مغزی داشته باشد. هدف، نگه داشتن شاخص توده بدنی زیر عدد 25 است. برای رسیدن به این هدف کمتر از 2000 کالری در روز دریافت کنید، افزایش فعالیت های هوازی مانند پیاده روی، در روز ضروری است.
درمان فیبریلاسیون دهلیزی: فیبریلاسیون دهلیزی یک نوع از نامنظم شدن ضربان قلب است که باعث لخته شدن خون و خطر ابتلا به سکته مغزی می شود. فیبریلاسیون دهلیزی خطر ابتلا به سکته مغزی را 5 برابر می کند و باید درمان آن جدی گرفته شود. اگر علائمی مانند تپش قلب یا تنگی نفس دارید، با پزشک تان تماس بگیرید، شما ممکن است نیاز به رقیق کننده های خون مانند آسپرین با دوز بالا و یا وارفارین به منظور کاهش خطر سکته مغزی ناشی از فیبریلاسیون دهلیزی داشته باشید.
درمان دیابت: داشتن قند خون بالا خطر تشکیل لخته و در نهایت سکته مغزی را افزایش می دهد. کنترل قند خون در محدوده هدف، استفاده از رژیم غذایی متعادل، ورزش و دارو برای کنترل قند خون ضروری است. برای اطمینان از سطح قند خون حداقل سالی دو بار تست هموگلوبینA1Cرا انجام دهید. در این تست میزان گلوکز متصل به گلبول های قرمز خون مشخص می شود که یکی از نشانه های کنترل قند خون در سه ماه گذشته است. میزان هموگلوبینA1Cباید کمتر از 7 درصد باشد. برای اطمینان بیشتر می توانید میزان قند خون روزانه را با دستگاه خانگی کنترل قند خون بسنجید. عدد آن پیش از صرف غذا باید بین 90 تا 130 میلی گرم در دسی لیتر و یک تا دو ساعت بعد از صرف غذا، کمتر از 180 میلی گرم در دسی لیتر باشد.
ترک سیگار: سیگار خطر تشکیل لخته را به اشکال مختلف افزایش می دهد؛ از جمله از طریق افزایش غلظت خون و تجمع پلاک در رگ ها. همراه با یک رژیم غذایی سالم و ورزش منظم، ترک سیگار یکی از شیوه های مهم زندگی برای کاهش خطر سکته مغزی است.