93/2/30
10:55 ع
جایزه نوبل فیزیولوژی یا پزشکی سال 2013 به جیمز ایی روتمان، رند دبلیو شکمان و توماس سی شدهوف برای کشف یک سیستم مهم در سلولهای بدن اهدا شد.
این جایزه به جیمز ایی روتمان آمریکایی استاد علوم بیوپزشکی در دانشگاه یل و رئیس دپارتمان بیولوژی سلولی دانشکده پزشکی دانشگاه یل است.
توماس شدهوف بیوشیمیست آلمانی است که برای تحقیقاتش در انتقال سیناپسی شناخته می شود. در حقیقت تلاشهای وی بنیاد درک کنونی علمی را از انتقال دهنده عصبی " vesicle-mediated" فراهم کرده است.
رندی وین شکمان آمریکایی زیست شناس سلولی دانشگاه کالیفرنیا و سردبیر سابق مجله مقالات آکادمی ملی علوم است.
در 27 نوامبر 1895 آلفرد نوبل آخرین وصیت خود را امضا کرد و بیشتر دارایی خود را به جایزهای اختصاص داد تا همه ساله بدون توجه به ملیتی خاص، به افراد شایسته اهدا شود. براساس وصیت نوبل، بخشی از این جوایز به فردی اهدا می شود که مهمترین کشف را در حوزه فیزیولوژی یا پزشکی کرده است.
جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی یکی از جایزههای نوبل است که هر سال از سوی انستیتوی کارولینسکا اعطا میشود. جایزه امسال توسط "گوران کی. هانسون" دبیر کمیته فیزیولوژی یا پزشکی بنیاد نوبل اعلام شد.
تحقیق این 3 دانشمند به اینکه سلول چگونه سیستم انتقال خود را سازمان دهی می کند، پاسخ داده است.
تحقیقات برندگان نوبل پزشکی امسال که هر سه در دانشگاه های آمریکایی فعالیت می کنند، به توضیح فرآیندهای متنوعی چون آزاد شدن انسولین در خون، ارتباط بین سلولهای عصبی و نحوه آلوده شدن سلولها توسط ویروسها کمک می کند.
آنها به شیوه عملکرد وزیکولها که شبیه یک دسته کشتی که کالاهای خود را به یک نقطه مشخص می رسانند، پی برده اند. این کشف برای درک شیوه برقراری ارتباط مغز و آزاد کردن هورمون ضروری است.
براساس اعلام کمیته نوبل پزشکی این تحقیقات تأثیر مهمی بر درک ما از چگونگی انتقال محموله با زمان بندی و تعیین محل دقیق به خارج از سلول دارد، بدون این سازمان دقیق و فوق العاده سلول با آشفتگی و هرج و مرج رو به رو می شود.
برندگان سال 2012 و سال 2011
جان گوردن استاد موسسه گوردون در کمبریج انگلستان و شینیا یاماناکا استاد دانشگاه کیتو در ژاپن جایزه نوبل پزشکی سال گذشته را برای این کشف که سلولهای بالغ خاص میتوانند با برنامه ریزی مجدد به سلولهای بنیادی پرتوان تبدیل شوند که این سلولها قادر به تبدیل به انواع سلولهای گوناگون هستند دریافت کردند.
کشف این دو محقق موجب تغییر انقلابی در شناخت انسان از چگونگی رشد و تکامل سلولها و اعضای بدن شده است.
این درحالی است که سال 2011 جایزه نوبل پزشکی به سه نفر اختصاص یافت. بروس بویتلر از آمریکا، ژول هافمن از لوکزامبورگ و رالف استاینمن از آمریکا و کانادا جایزه نوبل پزشکی سال 2011 رشدند.
بروس بویتلر از ایالات متحده آمریکا و ژول هافمن از لوکزامبورگ به خاطر اکتشافات فعال سازی سیستم ایمنی ذاتی بدن و همچنین رالف استاینمن از ایالات متحده آمریکا و کانادا به خاطر کشف سلولهای دندریتیک برنده جایزه پزشکی نوبل شدند. نیمی از این این جایزه به بویتلر و هافمن و نیم دیگر به استاینمن اختصاص یافت.
تعداد جوایز نوبل در رشته فیزیولوژی یا پزشکی
از سال 1901 تاکنون 103 جایزه نوبل در رشته فیزیولوژی یا پزشکی اهدا شده است، این درحالی است که تعداد برندگان جایزه نوبل پزشکی 201 نفر بوده اند.
این جایزه در 9 سال در این میان اهدا نشد و علت آن جنگ جهانی اول و دوم بود، چرا که در دوره این جنگها تعداد محدودترین جایزه نوبل اهدا شد.
تعداد جوایز مشترک
38 جایزه پزشکی تنها به یک برنده اختصاص یافته است. 32 جایزه پزشکی بین دو نفر مشترک بوده است و 33 جایزه پزشکی به سه نفر اهدا شده است. براساس قوانین بنیاد نوبل جایزه را می توان به صورت مساوی بین دو کاری که هرکدام از شایستگی کافی برخوردارند، تقسیم کرد، اگر این کار توسط دو تا سه نفر انجام شده باشد جایزه به طور مشترک به آنها اهدا می شود. اما در هیچ موردی تاکنون جایزه به بیش از 3 نفر اهدا نشده است.
متوسط سنی، پیرترین و جوان ترین برنده جایزه نوبل پزشکی
طی تمام سالهایی که جایزه نوبل پزشکی اهدا شده متوسط سن برندگان 57 سال اعلام شده است. جوانترین برنده نوبل پزشکی فردریک جی. بانتینگ 32 ساله بود که در سال 1923 جایزه گرفت.
پیتون روس 87 ساله پیرترین برنده نوبل بود که در سال 1966 جایزه گرفت.
زنان برنده نوبل پزشکی
از تعداد 201 برنده جایزه نوبل پزشکی تنها 10 نفر زن بوده اند.
نوبل پزشکی خانوادگی
گرتی کوری و کارل کوری زوج متأهلی بودند که در سال 1946 جایزه گرفتند. هانس ون الر چلپین و الف ون الر پدر و پسری بودند که نوبل شیمی و پزشکی دریافت کردند. آرتور کرنبرگ و راجر کورنبرگ نیز پدر و پسری بودند که نوبل پزشکی و شیمی دریافت کردند.
جان تینبرگ برنده نوبل اقتصاد و نیکولاس تینبرگ برنده نوبل پزشکی نیز برادر بودند.
93/2/30
10:55 ع
ریاضیات زبان جهانی خوانده میشود و دانشمندان و مهندسان اغلب از جایگاه ویژه آن به هنگام توصیف واقعیت فیزیکی سخن میگویند.
در این میان، آنها به مثالهایی مانند عدد پی، E=mc2 و حتی مولفهای ساده مانند استفاده از اعداد صحیح انتزاعی برای شمارش اشیای جهان واقعی اشاره میکنند.
با این حال، در حالی که این مثالها میزان کارآمدی ریاضیات را برای انسان نشان میدهند، آیا این بدین معناست که جهان فیزیکی به طور طبیعی از قواعد ریاضیات به عنوان "زبان مادریاش" تبعیت میکند و این که آیا ریاضیات دارای وجود ذاتی است و منتظر کشف شدن است؟
این نقطهنظر در خصوص ماهیت رابطه بین ریاضیات و جهان فیزیکی «افلاطونگرایی» (Platonism) نامیده میشود، اما همگان با آن موافق نیستند.
«درک آبوت»، پروفسور مهندسی الکترونیک و برق دانشگاه آدلاید استرالیا، در مقالهای این موضوع را مطرح میکند که افلاطونگرایی ریاضیاتی دیدگاه دقیقی از واقعیت نیست.
به جای آن، وی طرفدار دیدگاه مخالف یعنی دیدگاه «غیرافلاطونیها» است، که بر اساس آن، ریاضیات محصول تخیل انسانی است که انسانها برای توصیف واقعیت، خلق کردهاند.
در واقع، «درک» با استفاده از تجاربش تخمین میزند، در حالی که 80 درصد ریاضیدانان به دیدگاه افلاطونی تکیه دارند، مهندسان تا حد زیادی غیرافلاطونی هستند.
به گفته وی، فیزیکدانان تمایل دارند «غیرافلاطونیهای پنهان» باشند، یعنی آنها اغلب در ملاعام افلاطونی به نظر میرسند، اما در خلوت خود اغلب اعترافی غیرافلاطونی دارند.
بنابراین، اگر ریاضیدانان، مهندسان و فیزیکدانان همگی بتوانند علیرغم تفاوت در اعتقادات بر سر موضوع فلسفیشان، عمل کنند، چرا ماهیت واقعی ریاضیات در ارتباطش با جهان فیزیکی مهم است؟
به گفته درک، دلیل این امر آن است که چون فرد متوجه میشود ریاضی صرفا یک سازه ذهنی است، (تقریبی از واقعیت که دارای نقاط ضعف و محدودیتهای خود بوده و در نقطهای ناکام میماند، زیرا اشکال ریاضیاتی کامل در جهان فیزیکی وجود ندارند) میتوان دید که ریاضیات تا چه اندازه غیرمفید است.
جنجالیترین نقطهنظر آبوت این است که وی میگوید، ریاضیات به طور منحصربهفردی در توصیفکردن واقعیت خوب نبوده و قطعا همان معجزهای نیست که تعدادی از دانشمندان از آن در حیرتاند.
«درک» ادامه میدهد که اینشتین که یک غیرافلاطونی ریاضیاتی بود، دانشمندی بود که قدرت ریاضیات وی را حیرت زده کرده بود. وی از خود میپرسید: چگونه ریاضیات با وجود این که محصول تفکر انسانی (که خود مستقل از تجربه است) است، تا حد تحسینبرانگیزی به اشیای موجود در واقعیت مرتبط است؟
در سال 1959، «یوجین ویگنر» ریاضیدان و فیزیکدان، این مشکل را «تاثیر غیرمعقولانه ریاضیات» توصیف کرد و در پاسخ آن، مقاله آبوت با عنوان «ناکارآمدی معقولانه ریاضیات» منتشر شده است.
هر دوی این دیدگاهها مبتنی بر ایده غیرافلاطونی هستند و این که ریاضیات اختراعی انسانی است.
اما در حالی که ویگنر و اینشتین را میتوان خوشبینان ریاضیاتی در نظر گرفت که متوجه تمامی شیوههایی که از طریق آنها، ریاضیات با دقت واقعیت را توضیف میکند، بودند، آبوت با بدبینی اشاره میکند که مدلهای ریاضیاتی تقریبا همیشه دارای نارسایی هستند.
آبوت توضیح میدهد که ریاضیات کارآمد، نمایشهای ایدهآل و فشردهای از جهان فیزیکی ذاتا پر سر و صدا ارائه میدهد.
وی مدعی است بیانهای ریاضیاتی تحلیلی، شیوهای برای توصیفهای فشرده مشاهدات ما هستند و این که انسانها به دنبال فشردگی هستند که ریاضیات به آنها میدهد، زیرا آنها قدرت مغز را محدود کردهاند.
به اعتقاد «درک»، ریاضیات هنگامی مفید است که بیانهای ساده و فشردهای ارائه دهد که بتوان به طور مکرر بر بسیاری از موقعیتها اعمال کرد و زمانی که نتواند این فشردگی را ارائه دهد، ناکارآمد است. در واقع، این فشردگی است که آن را عملی و مفید میکند.
به گفته آبوت، حالتهای بسیار بیشتری وجود دارند که در آن ریاضی ناکارآمدتر (غیرفشرده) از زمانی است که مفید (فشرده) است و هنگامی که ما بر مثالهای موفق تمرکز میکنیم، ریاضی فقط دارای توهم مفیدبودن است، اما مثالهای موفق ما شاید به بخش کوچکی از تمامی سوالات ممکنی که در خصوص جهان مطرحاند، اعمال میشود.
تعدادی از مباحث موجود در مقاله آبوت، مبتنی بر ایدههای «ریچارد وسلی همینگ» ریاضیدان است که در سال 1980 چهار دلیل را ارائه داد مبنی بر این که چرا ریاضیات آن گونه که به نظر میرسد، مفید نیست.
گرچه همینگ خود را وقف این ایده کرد که ریاضیات به طور غیرمعقولانهای کارآمد است، آبوت نشان میدهد که دلایل همینگ در واقع، از غیرافلاطونیگری و سطح کاهشیافته کارآمدی ریاضی حمایت میکنند.
دلایل آبوت برای این که چرا ریاضیات به طور معقولانهای ناکارآمد است، بر اساس دیدگاه غیرافلاطونی و این که ریاضیات اختراعی انسانی است، قرار دارند.
به گفته وی، ریاضیات موفق به نظر میرسد، زیرا ما مسائلی را در نظر میگیریم که برای آنها شیوهای در اعمال ریاضیات یافتهایم. این در حالی است که میلیونها مدل ناکام ریاضی وجود دارند، اما هیچ کس به آنها اهمیتی نمیدهد و این که یک "نابغه" صرفا فردی است که ایدهای بزرگ دارد، اما حس میکند که در خصوص دیگر افکار دیوانهوارش باید سکوت کند.
«درک» دلیل دیگرش را این گونه بیان میکند: کاربرد ریاضیات برای ما در مقیاسهای مختلف تغییر میکند؛ به طور مثال، در دهه 1970 و هنگامی که طول ترانزیستورها در مقیاس میکرومتری بود، مهندسان میتوانستند رفتار ترانزیستور را با استفاده از معادلات خاصی توصیف کنند. اما ترانزیستورهای زیرمیکرومتری شامل اثرات پیچیدهای است که مدلهای پیشین از آنها غفلت کرده بودند، بنابراین، مهندسان به نرمافزار شبیهسازی رایانهای برای مدلبندیکردن ترانزیستور کوچکتر روی آوردهاند. یک فرمول کارآمدتر ترانزیستورها را در تمامی مقیاسها توصیف میکند اما چنین مدلی وجود ندارد.
«درک» در خصوص دلیل سوم خود میگوید: گرچه مدلهای ما به نظر میرسد به تمامی مقیاسهای زمانی اعمال میشوند، ما شاید توصیفاتی را خلق میکنیم که با طول عمر زندگی انسان همخوانی دارند. به طو مثال، انسان خورشید را به عنوان منبع انرژی سیاره زمین میشناسد، اما چنانچه عمر وی به اندازه کیهان میبود، شاید خورشید برایش نوسانی با عمر کوتاه میبود که به سرعت سیاره ما را در تعادل حرارتی با خودش (هنگامی که به شکل یک غول قرمز منفجر میشود) در میآورد. از این دیدگاه، زمین، انرژی خالص مفیدی از خورشید اشتقاق نمیکند.
به گفته «درک»، حتی شمارشکردن دارای محدودیتهای خاص خود است و به طور مثال، هنگام شمارش موزها، در نقطهای تعداد موزها چنان بزرگ خواهد بود که کشش گرانشی تمامی آنها را به سوی سیاهچاله میکشد و ما به نقطهای میرسیم که دیگر نمیتوانیم به اعداد برای شمارش تکیه کنیم.
«درک» میگوید: در صورتی که انسانها جامد نمیبودند و گاز بودند و در ابرها زندگی میکردند، شمارش اشیای متمایز این طور آشکار نبود. بنابراین، اصول مبتنی بر ایده شمارش ساده، ذات جهان ما نیستند، بلکه سازه انسان هستند و بنابراین هیچ تضمینی وجود ندارد که توصیفهای ریاضیاتی که خلق میکنیم، به طور جهانی قابل اعمال باشند.
برای آبوت، این نکات و بسیاری نکات دیگر که وی در مقالهاش به آنها اشاره میکند، نشان میدهد که ریاضیات کشف معجزهگونهای نیست که به طور مکرر با واقعیت تناسب داشته باشد و این که در نهایت، ریاضیات اختراعی انسانی است که مفید و محدود بوده و آن طور که انتظار میرود، خوب عمل میکند.
آبوت معتقد است برای افرادی که به دنبال مولفهای عملیتر از چنین بحثی میگردند، این مقاله میتواند آزادی تفکری بیشتری بدهد.
به گفته این دانشمند، اخیرا علاقه جدیدی به رویکردی به نام «جبر هندسی» به وجود آمده که بر بسیاری از محدودیتهای موجود غلبه میکند و میتواند به ابعاد بالاتر بسط داده شود.
آبوت هماکنون در حال مطالعه بر روی مقالهای با موضوع «جبر هندسی» برای مهندسان برق است که در آیندهای نزدیک منتشر میشود.
جزئیات مقاله این دانشمند در Proceedings of the IEEE منتشر شده است.
93/2/30
10:55 ع
ریاضیات و موسیقی هر یک بنوبه خود از ابتدای خلقت در مسیر تکامل تمدن بشری نقش موثری داشته اند. ریاضیات بطور مستقیم با پیشرفت گونه های مختلف علوم تجربی، نظری، مهندسی و ... در ارتباط بوده و موسیقی علاوه بر تاثیر مستقیم بر سایر هنرها، همه روزه درحال تعامل با انسان در تمام نقاط جهان است بگونه ای که امروزه از آن حتی بعنوان یک ابزار برای جهت دادن به پدیده های اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی استفاده می شود.
برای بسیاری از مردم که با ریاضیات سر و کاری ندارند، فرمول ها و قوانین ریاضی بسیار خشک و پیچیده بنظر می رسد و گاهی هم بعنوان رمز یا رازی که میان یک سری اعداد، نشانه ها و علائم عجیب و غریب است، مطرح می شود. بسیاری از مردم - حتی آنها که با ریاضی در ارتباط هستند - معتقدند که ریاضیات یک علم عقلی است و حداکثر توانایی آن مدل سازی پدیده های فیزیکی است، حال آنکه اگر به مسائل و رخدادهای اجتماعی نگاهی بیندازیم بسادگی خواهیم دید که مثلا" توزیع پدیدهای - متغییرهای - تصادفی اجتماعی غالبا" از رفتار توزیع نرمال "گوس" پیروی میکنند، بنابر این نمی توان به این صراحت از ریاضیات بعنوان یک علم نظری محض نام برد.
ریاضیات عقلی در مقابل موسیقی احساسی
اما اگر ریاضیات با عقل انسان در ارتباط است، موسیقی را می توان از مهمترین هنرهایی دانست که بسادگی روح آدمی را تحت تاثیر خود قرار میدهد که خوشبختانه امروزه در جوامع مختلف بصورت بسیار زیادی با زندگی عجین شده است. همه ما حداقل یک قطعه موسیقی را از حفظ بلد هستیم و به هنگام خلوت، هنگام کار یا رانندگی و ... آنرا زمزمه می کنیم. حتی درصد بالایی از مردم توانایی نوازندگی و خوانندگی بصورت آماتور و یا حرفه ای را دارا میباشند. موسیقی در یک نگاه ساده هنری است که تمام مردم می توانند بسادگی با آن تعامل داشته باشند.
اما چگونه ممکن است ریاضیات که علمی کاملا" عقلی است با موسیقی که هنری کاملا" احساسی است، مشابهت هایی با یکدیگر داشته باشند و یا حتی در برخی زمینه ها همگرایی هایی؟
تحقیقات نشان داده که موسیقی مهارت مغز در حل مسائل فکری را بیشتر میکند
مشخصترین ترین ارتباط میان موسیقی و ریاضی
اولین دخالتی که ریاضیات می تواند در موسیقی انجام دهد از آنجا ناشی می شود که موسیقی ناشی از تکرار برخی اصوات - یا نت های موسیقی - در بازه زمان است. طول مدت نتها را می توان اندازه گرفت و به روابطی میان آنها در بازه زمان دست پیدا کرد. همانند آنچه در تحلیل ریتم های مختلف انجام می شود.
مسئله دیگر بررسی ارتباط فرکانسی میان نت های مختلف موسیقی و ارتباطات میان نت های موسیقی و زیبایی شناسی است که اغلب در مباحث مربوط به فیزیک صوت بررسی می گردد. این ارتباط همچنین می تواند به تحلیل ریاضی گونه از انواع سبک های هارمونی و یا انواع روشهای ساخت ملودی از روی موتیف مشخص و ... باشد.
اما آیا ارتباط موسیقی و ریاضیات در همین حد یعنی مدل کردن رفتار موسیقی با کمک روابط ریاضی است؟
نتایج برخی تحقیقات جدید
بدون شک سخن نا آشنایی نخواهد بود اگر بگوییم که تحقیقات دانشمندان (New Scientist شمار 153) نشان داده است، کودکانی که پیانو مینوازند و آموزش موسیقی می بینند معمولا" :
- توانایی بیشتری در درست کردن پازل های پیچیده دارند،
- خیلی بهتر از سایر کودکان شطرنج بازی می کنند،
- و دارای قدرت استنتاج بیشتری هستند.
همچنین در بررسی دیگری (The American Mathematical Monthly) شماره 103مشاهده شده است که بیش از 68 درصد دانشجویان رشته ریاضی از کلاسهای موسیقی بعنوان دروس اختیاری برای فارغ التحصیل شدن اختیار می کنند. نتیحه این بررسی رابطه نا شناخته میان موسیقی و ریاضی را تا حد زیادی آشکار میکند.
93/2/30
10:54 ع
حافظههای فلش با اندازهها و طرحهای بسیار متنوع به جزئی جداییناپذیر از زندگی ما تبدیل شده است. این وسایل کوچک و بسیار کاربردی به لطف فراگیر بودن پورت USB در همه جا کاربرد دارد؛ خانه، محل کار، داخل خودرو، دانشگاه و خلاصه هر جای دیگری میتوان از این حافظهها استفاده کرد و بیراه نیست اگر بگوییم این حافظهها تا حد زیادی نیاز ما به دیسکهای CD و DVD را برطرف کرده است.
نوع USB فقط یکی از مدل های موجود برای حافظه های فلش بوده و دوربین های دیجیتال و گوشی های موبایل نیز از کارت های حافظه فلش بهره مند شده اند. پس بد نیست کمی بیشتر با حافظه های فلش آشنا شده و با ساختار آنها آشنا شویم. قبل از هر چیز خوب است بدانید واژه «کول دیسک» که برخی برای اشاره به حافظه های فلش به کار می برند، در واقع نام تجاری یکی از اولین حافظه های فلشی بود که وارد بازار ایران شد و شهرت خوبی یافت، اما اکنون از صحنه روزگار محو شده است! پس سعی کنید از عبارت حافظه فلش USB برای این محصولات استفاده کنید.
ساختار
ابعاد کوچک حافظه های فلش نشان د هنده این است که این وسایل نباید ساختاری پیچیده داشته باشد. به طور کلی و به زبان ساده، یک حافظه فلش دارای چیپست حافظه، کنترلر و پورت اتصال است.
پورت شما می تواند USB یا از اتصالات مخصوص کارت های حافظه SD،microSD ،MMC یا مدل های دیگر باشد. کنترلر، پلی میان پورت و حافظه بوده و مدیریت نقل و انتقال اطلاعات را به عهده دارد. حافظه ذخیره سازی نیز که به آن حافظه NAND Flash می گویند، محل ذخیره سازی اطلاعات است.
این حافظه دارای ظرفیت های مختلفی است و سرعت انتقال اطلاعات در آن می تواند، متغیر باشد. در برخی موارد، کنترلر و حافظه با یکدیگر جمع شده و در برخی دیگر از حافظه های فلش که از فناوری COB (Chip On Borad) در آنها استفاده شده است، همه چیز روی یک بورد جمع می شود.
حافظه های ساخته شده با این فناوری عموما اندازه ای بسیار کوچک و ضخامتی کم دارد، پس انتظار سرعت انتقال اطلاعات بالا از آنها نداشته باشید! سرعت انتقال اطلاعات به سه جزء اصلی ذکر شده وابسته است. اگر حافظه ذخیره سازی سریع باشد، کنترلر قدرتمندی با قابلیت پشتیبانی از فناوری های جدید انتقال اطلاعات داشته و از پورت سریع USB 3.0 نیز پشتیبانی کنید، می توانید سرعت انتقال اطلاعات بالا (و البته قیمت بالاتر) را انتظار داشته باشید.
در مورد حافظه های سریع، عموما سازندگان حداکثر سرعت انتقال اطلاعات را روی محصولات خود ذکر می کنند که البته ممکن است در عمل به دست نیاید در مورد حافظه های USB 2.0 سریع، سرعت خواندن و نوشتن می تواند به حدود 10 تا 35 مگابایت در ثانیه برسد. در مورد حافظه های معمولی USB 2.0 و مدل های COB، سرعت خواندن و نوشتن به ترتیب حدود 20 و 5 مگابایت در ثانیه است که برای انتقال فایل های حجیم اصلا مناسب نخواهد بود. در مورد حافظه های USB 3.0 نیز می توانید سرعتی بین 50مگابایت در ثانیه تا بیش از صد مگابایت در ثانیه را تجربه کنید.
باکلاس، بی کلاس
در مورد کارت های حافظه نیز ساختاری مشابه با حافظه های فلش USB وجود دارد، اما برای این سری از محصولات استانداردی به نام Class تعیین شده تا به شکل بهتری بیانگر سرعت انتقال اطلاعات در این محصولات باشد. حافظه Class 10 سریع ترین حافظه در میان کلاس های عرضه شده است و در مقایسه با یک حافظه معمولی کلاس 4 قیمتی بالاتر دارد.
بتازگی استاندارد جدیدتری به نام UHS نیز معرفی شده است که بیانگر سرعت بالاتر برای کارت های حافظه است و با نشان U روی کارت های حافظه نمایان می شود. استاندارد UHS مخفف عبارت Ultra High Speed بوده و اکنون نسخه UHS-I ارائه شده است که سرعت انتقال اطلاعات در آن می تواند حداکثر به 104 مگابایت در ثانیه برسد. (رسیدن به این سرعت به اجزای داخلی کارت حافظه و دستگاهی که از آن استفاده می کنیم بستگی دارد)
نشان دیگری که ممکن است روی کارت حافظه ببینید SDHC و SDXC است. در ابتدای ورود کارت های حافظه به بازار حجم آنها کم بود و دستگاه ها نیز با همین حجم کم روزگار سپری می کردند. با استانداردهای قدیمی امکان استفاده از کارت های حافظه با ظرفیت بیشتر (مانند 4 گیگابیت) وجود نداشت و به همین دلیل استاندارد SDHC معرفی شد که هم سرعت بالاتر و هم ظرفیت بیشتر را پشتیبانی می کرد. برای پشتیبانی از این کارت های حافظه دستگاه (مانند دوربین دیجیتال) شما باید از آن پشتیبانی کنید.
SDXC نیز همانند SDHC برای پشتیبانی از حافظه های با سرعت و حجم بالاتر معرفی شده است. اگر یکی از دستگاه های دیجیتالی جدید را دارید، خیلی نباید نگران این دو عبارت باشید، زیرا به احتمال زیاد دستگاه شما از آن پشتیبانی خواهد کرد.
چه حافظه ای، چه کاری
همان طور که اشاره کردیم، انواع و اقسام حافظه های فلش موجود در بازار ممکن است خرید آنها را دشوار کند، اما در واقع انجام این کار چندان هم مشکل نیست و تنها کاری که باید انجام دهید، خرید آنها بر اساس نیازتان است. اگر یک دوربین دیجیتال قدیمی دارید که حجم هر عکس آن چندان زیاد نیست، نیازی هم به خرید یک کارت حافظه پرسرعت نخواهید داشت. کسانی که می خواهند عکس های پی درپی با دوربین گرفته و حجم اطلاعات بالایی را در هر لحظه به دوربین خود انتقال دهند به کارت های حافظه پرسرعت نیاز دارند.
دارندگان گوشی های موبایل هوشمند پیشرفته نیز باید پول بیشتری خرج کرده و یک کارت حافظه سریع خریداری کنند تا با مشکل کند شدن گوشی در دسترسی به اطلاعات ذخیره شده روی کارت حافظه برخورد نکنند.
در مقابل اگر دانشجو هستید و کل کاری که انتقال می دهید انتقال فایل های مرتبط با درس و پروژه های دانشگاهی است، چندان به یک حافظه سریع و گرانقیمت نیاز ندارید و می توانید با یک نمونه معمولی نیز سر کنید. همچنین اگر حافظه فلش شما قرار است در خودرو مورد استفاده قرار بگیرد و موسیقی از روی آن پخش شود، بهتر است سراغ یک نمونه کوچک از سری حافظه های COB بروید. سرعت انتقال اطلاعات این حافظه ها برای پخش موسیقی در خودرو کاملا مناسب خواهد بود.
اصل، شبه اصل
خوشبختانه قیمت حافظه فلش یکی از مواردی است که می تواند راهنمای خوبی برای خرید این محصولات باشد. یک حافظه فلش سریع، گران قیمت است و یک حافظه فلش معمولی قیمت پایینی دارد. ظرفیت نیز روی قیمت تاثیرگذار است و با کمی گشت و گذار در قیمت ها بخوبی این مسأله را درک خواهید کرد. پس هیچ گاه به دستفروشی که در حال فروش یک حافظه 32 گیگابایتی به قیمت یک حافظه هشت گیگابایتی است اعتماد نکنید!
این حافظه های فلش معمولا دارای ظرفیت 2 یا 4 گیگابایت است که با دستکاری نرم افزاری ظرفیت بالاتری را نمایش می دهد، اما یک بار نوشتن حجم زیادی از اطلاعات روی این حافظه فلش به طور کامل آن را از کار خواهد انداخت و شما هم پول و هم اطلاعات ارزشمند خود را از دست خواهید داد.
حفاظت و نگهداری
از آنجا که حافظه های فلش فاقد قطعه مکانیکی است، مقاومت بسیار بیشتری در برابر سقوط یا ضربه دارد. با این حال اتصالات داخلی آنها همچنان آسیب پذیر بوده و در برابر ضربات شدید ممکن است آسیب ببیند. در این میان حافظه های COB به علت ساختاری که دارد مقاومت بیشتری از خود نشان می دهد. (با این حال خم شدن همچنان می تواند به این سری نیز آسیب برساند) از دیگر توصیه هایی که شاید کمی عجیب به نظر برسد، توصیه به عدم اتصال حافظه فلش به پورت های USB جلوی کیس است.
این توصیه از آنجا نشات می گیرد که بسیاری از کیس های ارزانقیمت (که خیلی از کاربران در اختیار دارند) دارای بورد بی کیفیت و اتصالات ضعیف در پورت های جلو بوده یا اتصال آن به مادربورد به درستی صورت نگرفته است. به همین دلیل ممکن است در زمان انتقال برق مورد نیاز برای حافظه های فلش، ثبات کافی وجود نداشته باشد و به اطلاعات و حافظه فلش آسیب برسد.
در نهایت فراموش نکنید قبل از جدا کردن حافظه فلش از سیستم از گزینه Safe Remove استفاده کنید یا مطمئن شوید که اطلاعات در حال رد و بدل شدن نیست. انجام ندادن این کار و جدا کردن حافظه فلش در حالی که اطلاعات در حال انتقال است می تواند به اطلاعات ذخیره شده روی حافظه فلش آسیب برساند و ممکن است مجبور به فرمت کردن حافظه فلش شوید.
93/2/30
10:54 ع
فیزیکدان مشهور بریتانیایی اظهار داشت که اگر بوزون هیگز کشف نمی شد، فیزیک بسیار جالب تر از این بود.
کشف بوزون هیگز یا ذره ای که جرم ماده را توضیف می دهد به عنوان بزرگترین کشف علمی مدرن توصیف شده است و به همین دلیل هم جایزه نوبل فیزیک امسال را از آن خود کرد، اما همه از این بابت تحت تأثیر قرار نگرفتند.
استفن هاوکینگ فیزیکدان 71 ساله بریتانیایی در مراسم موسسه علم لندن که برای راه اندازی نمایشگاه جدید برخورد دهنده برگزار شده بود گفت که اگر بوزون هیگز کشف نمی شد فیزیک جالب تر بود.
این نمایشگاه به بازدید کنندگان این امکان را می دهد که به پشت صحنه برخورد دهنده بزرگ هادرون و سرن که در آزمایشگاه فیزیک ذرات در ژنو قرار دارد نگاهی بیاندازند.
نقش بوزون هیگز دادن جرم به ذراتی است که از اتم تشکیل شده اند. این ذره به عنوان قطعه گمشده مدل استاندارد فیزیک توصیف شده است که توضیح می دهد چگونه بخشهای کل کیهان به شکلی که ما درک می کنیم با هم در تعامل هستند.
بدون این جرم ذرات با سرعت در عالم هستی درحال حرکت بودند و قادر نبودند که برای شکل دادن اتمها به یکدیگر متصل شوند و در نتیجه هیچ چیز شکل نمی گرفت.
این ذره با استفاده از برخورد دهنده بزرگ هادرون به عنوان پرانرژی ترین برخورد دهنده ذرات توسط سازمان تحقیقات هسته ای اروپا (سرن) در سال 2012 مشاهده و کشف شد.
هاوکینگ با دلایل شخصی نسبت به این کشف که برای پیتر هیگز و فرانسوا انگلرت جایزه نوبل فیزیک به همراه آورد ، تأسف می خورد.
هاوکینگ گفت: من با گوردن کین از دانشگاه میشیگان شرط بسته بودم که ذره هیگز پیدا نمی شود و جایزه نوبل موجب شد که مبلغ 100 دلار به وی بپردازم.
وی در جریان سخنرانی خود با اشاره به این که وی طولانی ترین بازمانده بیماری ALS یا بیماری نورونهای حرکتی است به روزهایی که خود دانشجوی علوم طبیعی در دانشگاه آکسفورد بود اشاره و تصدیق کرد در جریان سه سال دوران دانشجویی خود 1000 ساعت به شکل یک ساعت در یک روز کار کرده است.
استفن هاوکینگ همچنین توضیح داد چرا وی به یکی از هیجان انگیزترین ایده های فیزیک امروز یعنی نظریه "ام" اعتقاد دارد. این نظریه بیان می دارد که هزاران جهان متفاوت وجود دارد و این جهان های چندگانه می توانند به طور طبیعی از قوانین فیزیکی سرچشمه گرفته باشند.
هر جهان دارای تاریخهای احتمالی بسیاری هستند و احتمالا دارای کشورهای احتمالی هستند این کشورها شبیه جهانی که ما مشاهده می کنیم هستند اما برای هرگونه شکل حیات نامناسب محسوب می شوند و تنها جهان های معدودی می تواند میزبان موجوداتی مثل ما باشند.
هاوکینگ اعتقاد دارد که این احتمال وجود دارد که نخستین شواهد نظریه "ام" در برخورد دهنده بزرگ هادرون مشاهده شود. فیزیکدانهای نظری نیز اظهار داشته اند که آینده نژاد بشر به اتفاقاتی بستگی دارد که در فضا رخ می دهد.
هاوکینگ همچنین اظهار داشت: فکر نمی کنم که ما یک هزار سال دیگر بدون فرار از مرزهای سیاره شکننده و ضعیف خود بتوانیم به بقا ادامه دهیم.
وی در پایان به شرکت کنندگان در این مراسم گفت: یادتان باشد به ستاره ها نگاه کنید نه پاهایتان، سعی کنید آنچه را که می بینید معنادار کنید و شگفتی کودک واری را درباره وجود جهان هستی داشته باشید.
93/2/30
10:54 ع
گدازادهای به نام تام کانتی و شاهزادهای به نام ادوارد در یک روز به دنیا میآیند؛ اما تام کودکی عادی نیست و شب و روز خواب پادشاهان را میبیند. روزی ادوارد، او را به قصر میبرد و وقتی با هم آشنامی شوند لباسهایشان را عوض میکنند. بعد شگفتزده میشوند، چون قیافههایشان کاملاً شبیه به هم است. شاهزاده به خانهی فقیرانهی تام میرود و تام در قصر میماند آیا پدر تام، میتواند ادوارد را به گدایی و دزدی وادار کند؟ آیا اینک که پادشاه مرده است، کسی باور خواهد کرد ادوارد پادشاه واقعی است؟
93/2/30
10:53 ع
معبد آناهیتا دومین بنای سنگی ایران پس از تخت جمشید است که همواره مورد بازدید گردشگران داخلی و خارجی و باستان شناسان زیادی است.
به گزارش مهر، بنای معروف به معبد آناهیتا در مرکز شهر کنگاور در استان کرمانشاه بر سر راه همدان به کرمانشاه قرار دارد. این بنا بر روی تپه ای طبیعی با حداکثر ارتفاع سی و دو متر نسبت به سطح زمین های اطراف ساخته شده است.
برخی از مورخین این بنا را معبدی برای الهه آناهیتا دانسته اند. آناهیتا به معنای پاک و دور از آلودگی در اعتقاد ایرانیان باستان الهه آب، فرشته نگهبان چشمهها و باران و همچنین نماد باروی، عشق و دوستی بوده است.
این اعتقاد از دوران پیش از زرتشت در ایران وجود داشته و در دورانهای بعدی هم مورد توجه قرار گرفته است. به احترام این الهه ایرانی معابد و تندیسهای فراوانی در دورههای تاریخی پیش از اسلام در سرزمین ایران ساخته شد.
معبد آناهیتا در کنگاور مشهورترین معبد منسوب به آناهیتا در ایران است.
برخی دیگر از محققین به تبعیت از نوشته های مورخین ایرانی و عرب سده سوم ه.ق به بعد، این بنا را کاخی ناتمام برای خسرو پرویز معرفی کرده اند.
عده ای نیز زمان ساخت آن را به اواخر سده سوم و آغاز سده دوم ق.م و عده دیگر آن را به سده اول ق.م نسبت می دهند.
سیف الله کامبخش فرد – کاوشگر بنا – آن را به سه دوره هخامنشی، اشکانی و ساسانی نسبت می دهد و مسعود آذرنوش کاوشگر دیگر بنا، آن را کاخ ناتمامی از خسرو پرویز در اواخر دوره ساسانی می داند.
این بنا بر روی تپهای با ارتفاع 32 متر و در ابعاد 209 متر در 224 مترساخته شده است.
ارتفاع ستون های این بنا نسبت به قطر آنها سه به یک است و این باعث شده در میان تمام معابد دنیا بی نظیر و منحصر به فرد باشد.
معبد آناهیتا دومین بنای سنگی ایران پس از تخت جمشید است.
نقشه این بنا چهار ضلعی و هر ضلع آن به شکل صفه ای است که با لاشه سنگ و ملاط گچ ساخته شده اند و نمای بیرونی آنها به وسیله سنگ های بزرگ تراشیده شده، به صورت خشکه چین پوشش داده شده است.
در مواردی برای اتصال برخی از بلوک ها، از بست های آهنی و سربی استفاده شده است.
در قسمت جنوبی بنا، پلکان دو طرفه ای به درازای یک صد و پنجاه و چهار متر وجود دارد. هر دو تا پنج پله، در یک بلوک سنگی ایجاد شده است.
در حال حاضر تعداد سنگ پله ها در پلکان شرقی بیست و شش پله و در پلکان غربی بیست و یک پله است. با توجه به ارتفاع دیوار که 8 و 2 دهم متر از آن باقی مانده، به طور یقین تعداد پله ها بیشتر از این بوده است.
در بخش شمال شرقی بنا نیز دو ردیف موازی سنگ های تراشیده به کار رفته که نشان از ورودی به عرض دو متر در این بخش از بنا است.
در مرکز بنا، صفه ای با جهت شرقی – غربی ساخته شده که نود و سه متر درازا و 9 و 3 دهم متر پهنا و بین سه تا پنج متر ارتفاع دارد.
بر روی صفه های چهارگانه این بنا به جز فاصله بین دو رشته پلکان جنوبی، یک ردیف ستون قرار گرفته ، این ستون ها کوتاه و قطور هستند.
معدن سنگ چهل مران در 2 کیلومتری باختر این بنا قرار دارد و اکنون سنگهای نیمه تراش میان ستون و سنگهای نما در سطوح معدن از همان زمان باقی ماندهاست.
پیشینه تاریخی معبد آناهیتا
هرچند در مورد ماهیت این بنا اختلاف نظر وجود دارد ولی نظریه معروفتر بنا را معبدی برای الهه آناهیتا میداند. در قرن یکم بعد از میلاد مسیح ایسیدور خاراکسی جغرافیدان یونانی اولین کسی که در کتاب خود به معبد آناهیتا اشاره کرده و آن را معبد آرتمیس نامیده است.
از قرن نهم تا چهاردهم مورخان اسلامی از این منطقه دیدن کرده و مشاهدات خود را در گزارشهایشان ثبت کردهاند.
ابن فقیه در کتاب مشهور البلدان نوشته است: "هیچ ستونی شگفت انگیز تر از ستون های معبد آناهیتا کنگاور نیست."
نخستین حفاریهای باستانشناسانه سال 1347 انجام شد و طبق تحقیقات اولیه، بنا را مکانی برای پرستش الهه آناهیتا در دوره اشکانی دانستند.
در سال 1354 کاوشهای بعدی و پیدا شدن سنگکنگرهای مشابه تاق گرا در سرپل ذهاب این نظریه را مطرح کرد که ممکن است این بنا باقیمانده یکی از کاخهای خسرو پرویز در دوره ساسانی باشد که البته وجود شواهد دیگر به نظریه اول قوت بیشتری میبخشد.
کاوشها نشان داده این معبد در دوران سلجوقی، ایلخانی، صفویه و قاجار به منظورهای دیگر مورد استفاده قرار میگرفته و از هر کدام از این دورانهای تاریخی اثری در معبد بهجا مانده است.
معبد آناهیتا به تدریج در طول سالیان دراز تخریب شده است.
آثار معمارى متشکل از گچ و آهک را مردم محلى براى تهیه گچ و آهک تازه استفاده مىکردند.
در طول هزاران سال مردم کنگاور با ذوب گچ و آهک موجود در محوطه تاریخى، بقایاى ساختمانى معبد آناهیتا را نابود کردهاند.
معبد پس از زلزله کنگاور در سال 1336 و ساخت و سازهای مردم تقریبا به یک خرابه تبدیل شده بود.
وضعیت فعلی معبد آناهیتا
بدون شک معبد آناهیتا به لحاظ ارزش تاریخی از جمله برجستهترین آثار و میراثهای فرهنگی سرزمین ایران است.
همچنین ویژگیهای منحصر به فرد این محوطه تاریخی میتواند در جذب گردشگر داخلی و خارجی و رونق اقتصادی منطقه هم تاثیر گذار باشد.
این اثر سالهاست در انتظار ثبت در فهرست جهانی یونسکو قرار دارد.
یکی از موانع ثبت این اثر در فهرست جهانی یونسکو کامل نشدن پژوهش در مورد سابقه بنا و قطعی نشدن نظریههای مربوط به سابقه تاریخی آن است که امیدواریم به زودی مشخص و در ثبت اثار جهانی قرار گیرد.
معبد اناهیتا هر ساله مورد بازدید و پذیرای گردشگران داخلی، خارجی و باستان شناسان زیادی است.
93/2/30
10:52 ع
در فرهنگ زرتشتیان جشن به معنای ستایش و نیایش خداوند است. نمـاز رسمیترین راه ارتباط فرد و یکی از راههای سپاسگذاری از بخششهای بیکران خداوندی است که درآئین زرتـشتـی مورد توجه بوده و هر زرتشتـی روزانـه پنـج بار(گاه) به نیایش اهورامزدا میپردازد و ضمن سپـاس و ستـایش اهورا مزدا بر آفریدههای نیک خداوندی نیز درود میفرستد.
نام پنج گاه نیایش (نماز روزانه) و زمان هر کدام بدین گونه است:
1- گاههاون: از برآمدن آفتاب تا نیمروز
2- گاه رپیتون: از نیمروز تا سه ساعت از نیم روز گذشته
3- گاه ازیرن: سه ساعت از نیمروز گذشته تا رفتن آفتاب
4- گاه ائیوسروترم: از آغاز تاریکی شب تا پیش از سپیده دم
5- گاه اوشهن: از سپیده دم تا برآمدن آفتاب
لازم به توضیح است که نماز پنج گانه در دیانت زرشتی 3746 سال دینی زرتشتی قدمت دارد و از هیچ دین دیگری گرفته نشده است.
نماز و نیایش در آیین زرتشتی به سه طریق خوانده میشود:
خوانـدن با صدای بلنـد
خواندن به صورت زمزمه یا واج
خواندن با منشن یا اندیشه بدون اینکه زمزمه ای شنیده شود
ستایشهایی که به زبان اوستا است باید با آواز بلند و قسمتهای پازند را باید به زمزمه خواند. ستایش با منشن فقط به هنگام نام بردن در تندرستی یا مواقع دیگری که خواندن نیایش واجب نیست صورت میگیرد. نمازها و نیایـشها را میتوان به صورت ایستاده و یا نشسته خواند، اما توصیه شده خواندن سروش باج و کشتی به صورت ایستاده انجام شود.
نماز گروهی
خواندن نماز و نیایش به شکل گروهی یا همازور شدن در ستایش بر سه گونه میباشد:
موبـد قسمتی از اوستا را خوانده و دیگران آن را تکرار میکنند.
گروهی یک قسمت از اوستا و یا نیایش را با هم با صدای بلند میخوانند.
ضمن خواندن اوستا توسط چند موبد، دیگران بی صدا با حالت واج گوش داده و آن را زمزمه میکنند.
نیایشهای گروهی معمولا به هنگام حضور دسته جمعی بهدینان در زیارتگاهها و همچنین آتشکده و مراسم گهنبار و... انجام میشود.
متن کامل نمازهای زرتشتیان
هر نماز با این زمزمه آغاز میشود.
«باور دارم به دین مزدا پرستی که آورده زرتشت است. پیرو آموزشهای اهورایی هستم که از دیو (دروغ) و دوگانه پرستی به دور است. من یکتاپرست زرتشتی ام و تنها اهورا مزدا را در خور ستایش میبینم.
نماز گاههاون: از برآمدن خورشید تا نیمروز
من میستایم و ارج میگذارم و خشنود میکنم فرشته پاسبان بامداد پاک و سازنده را (هاون)
من میستایم و ارج میگذارم و خشنود میکنم آن سرور دهکده (ویس) را که پاک و دادگستر و سازنده است.
من همآره و در همه حال اهورا مزدا، پروردگار یکتا را میستایم.
نماز گاه رپتون: از نیمروز تا پسین
من میستایم و ارج میگذارم و خشنود میکنم فرشته پاسبان نیمروز را (رپتون)
من میستایم و ارج میگذارم و خشنود میکنم آن سرور شهر (زنتو) را که پاک و دادگستر و سازنده است.
من همآره و در همه حال اهورا مزدا، پروردگار یکتا را میستایم.
نماز گاه ازیرن: پسین تا فرورفتن خورشید
من میستایم و ارج میگذارم و خشنود میکنم فرشته پاسبان پسین پاک را (ازیرن)
من میستایم و ارج میگذارم و خشنود میکنم آن سرور کشور (دخیو) را که پاک و دادگستر و سازنده است.
من همآره و در همه حال اهورا مزدا، پروردگار یکتا را میستایم.
نماز گاه سروثرم: فرورفتن خورشید تا نیمه شب
من میستایم و ارج میگذارم و خشنود میکنم فرشته پاسبان شب (ایوی سروثرم) پاک را.
من میستایم و ارج میگذارم و خشنود میکنم همه ی رهروان راه اشویی زرتشت را و سرور اشوان را.
من همآره و در همه حال اهورا مزدا، پروردگار یکتا را میستایم.
نماز گاه اشهن: از نیمه شب تا برآمدن آفتاب
من میستایم و ارج میگذارم و خشنود میکنم فرشته پاسبان پگاه (اوشهی ناای) پاک را.
من میستایم و ارج میگذارم و خشنود میکنم آن سرور خانه (نمانا) که پاک و دادگستر و سازنده است.
من همآره و در همه حال اهورا مزدا، پروردگار یکتا را میستایم.
پس از خواندن نماز گاه بایسته، زرتشتیان نماز سروش باج، نیرنگ کشتی، ستایش خدا، تندرستی و برساد را میخوانند. به جز سروش باج بیشتر اوستاهای نام برده شده پازند است و پس از ساسانیان نوشته شده است.
گوشه ای از سروش باج که هر زرتشتی بایسته است که آن را به خوبی بداند همان نیایشهای اشم وهو و یتا اهو هستند.
پاره ای از نماز ستایش خدا که پس از نماز هر گاه باید خوانده شود:
ای اهورا مزدا به یاری من آی من پرستنده اهورامزدا هستم. من پرستنده خرد نیک و پیرو زرتشت هستم. من خود را پیرو راستی و پشتیبان استوار در این دین میدانم و پیمان میگذارم که همه توان خود را در راه اندیشه نیک و گفتار نیک و کردار نیک به کار برم. من به دین والای مزداپرستی که دورکننده جنگ، ناهماهنگی، دشمنی و استوار کننده هماهنگی و آشتی و دوستی است باور دارم.
همانگونه که خداوند راستی و دادگستر است، رهبر دنیایی نیز باید به خاطر راستی و داگستری اش برگزیده شود.
هنگامیکه پیروان دروغ مرا با خشم و نفرت تهدید میکنند، تنها تو ای اهورا مزدا و نیروی اهورایی که تو با اندیشه و منش نیک به من داده ای و کردار نیک که با راستی و داد که قانون همیشگی توست، مرا نجات میدهد.
ای اهورا مزدا مرا یاری کن.
آن تیزرو، توان بدنی و روانی را که در آفرینش تو برای پیروزی بر بدیها ارزانی میدارد، تندرستی و شادمانی زندگی را به ما ارمغان میآورد، در زمان بی کران، و در زمانی که برابر با قانون دگرگون ناپذیر تو پایدار میماند به من ارزانی دار......
93/2/30
10:52 ع
قلعه جمهور معروف به دژ بابک در 50 کیلومتری شمال شهرستان اهر و در ارتفاعات غرب رود بزرگ قرهسو قرار دارد منطقهای که به نام کلیبر معروف است. بابک خرمدین یکی از سرداران بزرگ ایران است که در مقابل ظلم و ستم دشمنان ایران زمین مقاومت کرد وتا آخرین قطره خون خود جنگید.
این قلعه باستانی توسط جنگل ارسباران احاطه شده است و به علت وجود زیباییهای طبیعی و ویژگیهای تاریخی قلعه بابک از مکانهای دیدنی استان آذربایجان شرقی میباشد که سالیانه علاقه مندان بسیاری را رهسپار این منطقه می کند. بهترین فصل برای دیدن قلعه بابک بهار می باشد چون علاوه بر آب و هوای مناسب زیبایی های فوق العاده ی این منطقه را مشاهده خواهید کرد.
93/2/30
10:52 ع
مراسم قرعهکشی رقابتهای جام جهانی از ساعت 19:15 امشب آغاز شد تا 32 تیم حاضر در این رقابتها به 8 گروه 4 تیمی تقسیم شده و حریفان خود را بشناسند.
مراسم قرعه کشی مرحله نهایی رقابتهای جام جهانی فوتبال 2014 برزیل در کاستا دو سائوپه ایالت باهیا، حدود 90 کیلومتری شمال سالوادور و با حضور چهرههای سرشناسی مانند کافو، فابیو کاناوارو، ماریو کمپس، لوتار ماتئوس، زینالدین زیدان و جف هرست در حال برگزاری است. همچنین دو هنرپیشه مطرح برزیلی قرعهکشی مراسم را برعهده دارند. فهرست تیمهای صعود کرده به جام جهانی 2014 به شرح زیر است:
میزبان: برزیل
آسیا: ژاپن، استرالیا، ایران و کرهجنوبی
اروپا: هلند، ایتالیا، بلژیک، سوییس، آلمان، اسپانیا، روسیه، انگلستان، بوسنی و هرزگوین، پرتغال، فرانسه، یونان و کرواسی
آمریکای شمالی و حوزه دریای کاراییب: آمریکا، کاستاریکا، هندوراس و مکزیک
آمریکای جنوبی: آرژانتین، کلمبیا، شیلی، اکوادور و اروگوئه
آفریقا: نیجریه، ساحل عاج، کامرون، غنا و الجزایر
گروهبندی این رقابتها به شرح زیر است:
گروه A: برزیل - کامرون- مکزیک- کرواسی
گروه B: اسپانیا - شیلی- استرالیا- هلند
گروه C: کلمبیا - ساحل عاج- ژاپن- یونان
گروه D: اروگوئه - ایتالیا- کاستاریکا- انگلیس
گروه E: سوییس - اکوادور- هندوراس- فرانسه
گروه F: آرژانتین- نیجریه- ایران- بوسنی هرزگوین
گروه G: آلمان - غنا- آمریکا- پرتغال
گروه H: بلژیک- الجزایر- کره جنوبی- روسیه
بازی افتتاحیه جام جهانی روز 12 ژوئن (22 خرداد) سال 2014 در شهر سائوپائولو و فینال بیستمین جام جهانی 13 جولای (22 تیر) در ریودوژانیرو برگزار خواهد شد.
12 استادیوم در 12 شهر سائوپائولو، بلوهوریزونته، فولتارزا، ریودوژانیرو، برازیلیا، رسیفه، سالوادور ،کویابا، کوریتیبا، مانوس، ناتال و پورتو آلگره میزبان مسابقات جام جهانی خواهند بود.